|
کد‌خبر: 263096

شبکه های اجتماعی

چگونه با دنبال کردن نظرات موافق در شبکه های اجتماعی جامعه دو قطبی‌تر می شود

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی، معمولا دوستان و همفکران خود را دنبال می‌کنند و ترجیح می‌دهند که در معرض دیدگاه و نظرات مخالف با خودشان نباشند و در این راستا از ابزارهایی نظیر بلاک‌کردن، Unfollow کردن و muteکردن استفاده می‌کنند.

بسیاری از کاربران شبکه‌های اجتماعی، معمولا دوستان و همفکران خود را دنبال می‌کنند و ترجیح می‌دهند که در معرض دیدگاه و نظرات مخالف با خودشان نباشند و در این راستا از ابزارهایی نظیر بلاک‌کردن، Unfollow کردن و muteکردن استفاده می‌کنند. به این ترتیب، آن‌ها می‌توانند صداهای مغایر با عقاید و باورهایشان را نادیده بگیرند و فقط در صفحات مجازی خود صداهایی را بشنوند که در تأیید باورها و عقایدشان هست. این وضعیت «اتاق پژواک» نامیده می‌شود؛ اصطلاحی کنایه‌آمیز از این واقعیت که فرد هر آنچه در شبکه اجتماعی می‌گوید، پژواکش را از طریق تأیید دیگران می‌شوند چرا که فقط همفکران خود را دنبال می‌کند.

این پدیده مدت‌هاست که به یکی از نگرانی‌ها و دل‌مشغولی‌های پژوهشگران اجتماعی و سیاسی تبدیل شده است چرا که به قطبیت سیاسی در میان گروه‌های مختلف دامن می‌زند. نظریه قطبی‌شدن ِ گروه، اتاق پژواک را به عنوان مکانیسمی توصیف می‌کند که عقاید گروه موجود را تقویت می‌کند و در نتیجه، باورهای کل گروه را به سمت افراط سوق می‌دهد (Cinelli et al. 2021). افزایش افراطی‌گری به‌دنبال قطبی‌شدن گروه‌های سیاسی، یکی از مسائلی است که به دنبال استفاده از شبکه‌های اجتماعی در همه جوامع پدید آمده است. به طور مثال، مطالعات در آمریکا نشان می‌دهد که در سال 2020، 89 درصد از حامیان ترامپ معتقد بودند که انتخاب بایدن به آسیب دائمی به ایالات متحده منجر خواهد شد و متقابلا، 90 درصد از حامیان بایدن معتقد بودند که انتخاب ترامپ منجر به چنین آسیبی خواهد شد (DIMOCK & WIKE, 2020). این آمار نمونه‌ای از قطبی‌شدن و سوگیری است که توسط شبکه‌های اجتماعی تقویت شده است چرا که کاربران جمهوری‌خواه عمدتا همفکران خود را درون شبکه‌ها دنبال می‌کنند و چون مدام عقایدشان تأیید می‌شود، تصور می‌کنند که بر حق هستند؛ مشابه همین امر برای کاربران دموکرات نیز افتاده است.

در ایران نیز مشابه این اتفاق در مناسبت‌های مختلف خصوصا زمانی که یک رویداد و اتفاق مهم سیاسی در حال وقوع است رخ می‌دهد؛ فضای شبکه‌های اجتماعی در جریان انتخابات ریاست‌جمهوری در سال 1400 به نحوی بود که انتخابات را تحریم کرده بودند، شرکت‌کنندگان در انتخابات را در گمراهی مطلق می‌دانستند و حتی آن‌ها را مزدور می‌نامیدند و کسانی که قصد شرکت در انتخابات داشتند نیز معتقد بودند تحریم‌کنندگان به کشور آسیبی جبران‌ناپذیر خواهند زد. اما کدام ویژگی شبکه‌های اجتماعی، باعث ایجاد اتاق پژواک می‌شود؟

گروه‌های مختلف درون شبکه‌های اجتماعی، با گذر زمان و تحت تأثیر اتاق پژواک، به یک روایت مشترک از مسائل می‌رسند و همه چیز را از زاویه آن روایت نگاه می‌کنند. این گروه‌ها حتی اگر با اطلاعاتی مواجه شوند که باورهایشان را نقض کند، آن را طوری تفسیر می‌کنند که با عقایشان سازگار باشد. اصولا همه ما آنچه را می‌پذیریم که با باورهایمان هم‌خوانی دارد که به این ویژگی، سوگیری تأییدی (conformation bias) می‌گویند. سوگیری تأییدی درون شبکه‌های اجتماعی اعم از توئیتر و اینستاگرام و فیس‌بوک تشدید می‌شود زیرا همه این‌ها یک کارکرد مشترک دارند و آن این است که گروه‌هایی از کاربران همفکر را بر اساس ترجیحاتی که دارند به یکدیگر وصل می‌کنند. همه ما در زمان عضویت در شبکه‌های اجتماعی این تجربه را داریم که ترجیحات ما را می‌پرسد و سپس بر اساس این ترجیحات، افرادی را برای دنبال‌کردن به ما پیشنهاد می‌کند. اما الگوریتم‌های شبکه‌های اجتماعی از این هم پیچیده‌تر است؛ وقتی ما فرد یا محتوای خاصی را لایک می‌کنیم، الگوریتم‌های این پلتفرم‌ها بیشتر ما را در معرض آن فرد یا محتوا قرار میدهند و حتی به ما پیشنهاد می‌کنند که آن فرد را دنبال کنیم. این الگوریتم حاکم در شبکه‌های اجتماعی «فرایند انتخاب» ما را محدود می‌کند زیرا دائما محتوایی را شبیه به آنچه قبلا ترجیح داده‌ایم به ما پیشنهاد می‌دهد ((Cinelli et al. 2021) و در نتیجه ما را از دیگر گروه‌ها جدا می‌کند چون فقط ما را در معرض محتوایی قرار می‌دهد که از آن خوشمان می‌آید و برایمان جذاب است. بنابراین شبکه‌های اجتماعی از طریق این الگوریتم‌ها درستیِ روایت مشترک ما و گروهی که با آن همفکر هستیم را برایمان تقویت می‌کنند. این مسئله کاربر را محدود به یک محتوای خاص می‌کند و او را از ایده‌های دیگر دور کرده و در نتیجه منجر به ایجاد ذهنیت «گروه در برابر گروه» و افزایش شکاف و تعصبات سیاسی می‌شود.

کاربرانی که تحت تأثیر اتاق پژواک قرار می‌گیرند حول برخی چهره‌های خاص جمع می‌شوند و از آن‌ها اثر می‌گیرند. مطالعات نشان داده است که سیاستمداران با باورهای افراطی در توئیتر فالوئرهای بیشتری دارند (Hong and Kim, 2016). در نتیجه می‌توان گفت سیاستمداران با دیدگاه‌های افراطی‌تردرون گروه‌های مختلف در شبکه‌های اجتماعی تبدیل به نوعی «سلبریتی» می‌شوند که کاربران را به سمت عقاید افراطی‌تر سوق می‌دهند در نتیجه این وضعیت، ما شاهد گروه‌هایی هستیم که دیدگاه‌های کاملا متضادی با یکدیگر دارند و هیچ توافقی بر سر واقعیت ندارند و قطبی‌شدن فراتر از سیاست هم می‌رود.

این ویژگی شبکه‌های اجتماعی می‌تواند اثرات منفی بلند مدتی بر جوامع بگذارد و میان مردم شکاف ایجاد کند. به همین جهت بهتر است که کاربران این شبکه‌ها، مرتبا خود را در معرض عقاید و دیدگاه متفاوت و متضاد قرار دهند، مخالفان خود را بیشتر تحمل کنند تا بتوانند درک کامل‌تری از واقعیت داشته باشند و به جای این که صرفا یک عقیده خاص را به زبان‌های مختلف توسط کاربران مختلف بشوند، در معرض دیدگاه‌های مختلفی قرار بگیرند تا بتوانند بخش‌های دیگر جامعه را درک کنند.

 

محمد رهبری | منتشر شده در ماهنامه مدیریت ارتباطات

 

بیشتر بدانید: 

 

تاثیر ویران‌گر شبکه‌های اجتماعی، از دیدگاه جاناتان هایت

تابه‌حال شده، در گروهی تلگرامی یا کامنت‌های اینستاگرام، بحث سیاسی کنید و آخرش پشیمان نشده باشید؟ اغلب ما حتی یک‌بار هم این تجربه را نداشته‌ایم. هر دفعه که اتفاقی سیاسی می‌افتد، به‌محض لب‌گشودن، با هجوم فحش‌ها مواجه می‌شویم. شبکه‌های اجتماعی روزی قرار بود میز گفت‌وگوی جامعه باشد. اما حالا چه؟ تمسخر، متلک‌، آبروریزی و خشونت شده‌اند سکه رایج این شبکه‌ها. پست‌های پرالتهاب توجه هزاران نفر را می‌دزدند و حرف‌های عاقلانه و موجه در میان غوغا گم می‌شوند. راه نجات چیست؟

 

 

source: ویرگول