|
کد‌خبر: 250501

آشنایی با دژ پرتغالی چائول در هندوستان

حضور پرتغالیها در هند به دو سال پایانی سدۀ پانزدهم میلادی و ابتدای سدۀ شانزدهم میلادی بر می‌گردد(Pearson,2008:5). پرتغالیها در کرانه‌های هند دژهای استواری را بنا نهادند که بر دریاها مشرف بودند و از کشتیهای آنان پاسداری می‌کردند.

نویسنده :  حمیدرضا سروری

حضور پرتغالیها در هند به دو سال پایانی سدۀ پانزدهم میلادی و ابتدای سدۀ شانزدهم میلادی بر می‌گردد(Pearson,2008:5). پرتغالیها در کرانه‌های هند دژهای استواری را بنا نهادند که بر دریاها مشرف بودند و از کشتیهای آنان پاسداری می‌کردند. کشتیهایی که پرتغالیها با آنها، نیروهای نظامی، بازرگانان و دسته‌های مذهبی را منتقل می‌کردند. از ویژگیها و سازه‌های مشترک درون دژها می‌توان به دیوارها و سنگربندیهای نظامی آنان، برجهای دیده‌بانی، کلیساهای کوچک درون دژ و فانوسهای دریایی که همچون میل و نشانۀ راهنما کار می‌کردند اشاره کرد. دژهای پرتغالیها با توجه به جایگاه قرارگیری خود و مسلط بودن بر پهنه‌های آبی نقش بندرهایی را بازی می‌کردند که کالاها و مسافران را سوار و پیاده می‌نمودند. از همین دژها بود که اسبهای ایرانی و ظر‌فهای آبی و سپید چینی بارگیری می‌شد، برده‌های سیاه شرق آفریقا نیز از جمله افرادی بودند که از کلنیها و مستعمره‌های پرتغال در آفریقا به هند و دیگر نقطه‌ها فرستاده می‌شدند تا به عنوان کارگر یا نیروی نظامی تحت امر پرتغالیها مورد استفاده قرار بگیرند در واقع پرتغالیها نخستین اروپاییانی بودند که برده‌داری را آغاز نمودند، هرچند برده‌داری و فروش برده‌ها در اقیانوس هند در جایگاه سنجش با اقیانوس اطلس در اندازه و گنجایشی بسیار کوچکتر صورت می‌پذیرفت. سنگهای زینتی دکن و ادویه‌های هندی نیز از جمله کالاهایی بودند که بارگیری شده و به اروپا، شرق دور، خلیج‌پارس و دیگر نقطه‌ها فرستاده می‎‌شدند. درون دژها بناهایی برای زندگی سربازان نگاهبان دژ ساخته می‌شد. بسیاری از دژهای پرتغالی در هند در پایان سدۀ هیجدهم و ابتدای سدۀ نوزدهم میلادی ترک شدند یا به دست هلندیها و انگلیسی افتادند.

طی سده‌های شانزدهم و هفدهم میلادی بندرهای دکن و گجرات نقشی اساسی را در بازرگانی برعهده داشتند. در این میان چائول(Chaul) و دابل(Dabul) مرکزهایی بودند که از طریق آنها فلفل، نارگیل، وسیله‌های ساخته شده از چوب و...صادر می‌گردید و اسب و پارچه وارد می‌شد. تجارتی چند ملیتی در این بندرها در جریان بود. تجارتی بین بومیان هندی، مسیحیان سوری، عربها‌، ایرانیان، چینیها، پرتغالیها و دیگر اروپاییان. در این میان دژهای پرتغالی درکرانه‌های شرق آفریقا، خلیج‌پارس، هند و آسیای جنوبی و جنوب‌شرقی و ماکائو در چین مرکزهای این بازرگانی و ارتباط تجاری بودند. حضور پرتغالیها در برخی از این جایگاه‌ها بسیار پررنگ و گسترده و در برخی دیگر بسیار کمرنگ و کم جمعیت بوده و در منطقه‌هایی که حضوری گسترده نداشتند تلاش می‌کردند با استخدام افراد بومی و استفاده از آفریقایی‌های سیاه پوست حضور کمرنگ خود را جبران کنند. حضور آنان در برخی از منطقه‌ها مانند گوا، دمان و دیو در هندوستان دگرگونی گسترده‌ای را در ساختار فرهنگی و مذهبی منطقه ایجاد کرد و در برخی منطقه‌ها مانند کرانه‌های عمان، هرمز و قشم در ایران به تغییر فرهنگی و مذهبی منجر نگردید. هرچند که طول مدت حضور پرتغالیها در خلیج‌فارس در جایگاه سنجش با  بودن آنان در هند بسیارکوتاه بوده است و همین بودنشان در هند نیز از میانه‌های سدۀ هفدهم میلادی از سوی دودمان هندو و بومی ماراتا و دیگر قدرتهای اروپایی مانند هلندیها و انگلیسیها‌ به چالش کشیده شد و رفته‌رفته بسیاری از محهایی که به دست آورده بودند را از دست دادند(Kanekar,2015:8-20).

به طورکلی معماری دژهای پرتغالی در هندوستان بر این مبنا بود که بر صخره‌های بلند در دهانۀ دریا و به گونۀ معمول جایی بنا شوند که بر آبهای اطراف بیشترین چیرگی و چشم‌انداز را داشته باشند. ساختار و معماری کلی دژ چائول بر مبنای معماری نامدار به مانئولین(Manueline)بنا شده است. سبکی بر مبنا و روش معماری متأخر گوتیک پرتغالی که در سدۀ شانزدهم میلادی طی دورۀ نوزایی(رنسانس) و دورۀ اکتشافها رایج بوده است. دژهای پرتغالیها با طرح و روشی اروپایی با دیوارهای بلند و برجهایی گرد یا مربع شکل درگوشه‌های دژ بنا گردیدند. پرتغالیها با به کار گرفتن توپهای جنگی پرقدرت تلاش کردند توان تهاجمی و دفاعی دژها را بالا ببرند. درون دژها مخزن آب وجود داشت که بسیار مهم و اساسی بود. نقش این آب انبارها و مخزنهای آب به گونۀ طبیعی به هنگام هجوم دشمن و هنگامی که دژ محاصره می‌شد افزایش می‌یافت(Ibid:18-20).

دژ چائول

کرانۀ کُنکان (Konkan) در ناحیۀ ریگارد(Raigard) نزدیک مومبای یا بمبئی و20کیلومتری علی باغ(Alibaug) در ایالت ماهاراشترا در کرانه‌های غربی هندوستان منطقه‌ای خوش‌ آب و هوا برای گردشگرانی است که از مومبای و شهرهای اطراف برای سپری کردن تعطیلات خود به آن روی می‌آورند و بیشتر آنان نیز نمی‌دانند که چائول در روزگار باستان بندری پرجنب و جوش و مهم بوده است. دژ چائول در روداندا(Revdanda) 100کیلومتری جنوب مومبای جای دارد. کهنترین اشاره به چائول را می‌توانیم در کتیبه‌های غارهای بودایی کانهری(Kanheri) در نزدیکی مومبای بیابیم. نبشته‌هایی به سانسکریت که اهمیت و جایگاه چائول را در سده‌های اول و دوم پیش از میلاد به ما باز می‌گویند. چائول در سدۀ ششم میلادی به وسیلۀ بازرگان و روحانی یونانی به نام(Cosmas Indicopleustes) مورد بازدید قرارگرفته است. او از چائول با نام سیبٌر(Sibor) و به عنوان مرکزی تجاری بین کالیان(Kalyan) و بندرهای مالابار(Malabar) نام می‌برد. در نوشته‌های(Hiuen Tsang) گردشگر چینی از چائول با نام(Chimolo) نام برده شده است. پس از چند سده وقفه دوباره نام چائول در نوشته‌های جغرافیدانان و جهانگردان دورۀ اسلامی دیده می‌شود. به نظر می‌رسد چائول در سدۀ یازدهم میلادی در دست حاکمانی بومی و هندو بوده است. دودمانهای بومی (Yadavas) و(Deogiri) تا ابتدای سدۀ چهاردهم میلادی چائول را در اختیار داشتند. چائول در ابتدای سدۀ چهاردهم میلادی به دست علاءالدین خلجی افتاد و در ادامه بهمنیان آن را تصرف کردند، هر چند بهمنیان بیشتر از بندرهای گوا و دابل(Dabhol) استفاده کردند تا این‌که بخواهند به چائول بپردازند. نیکیتین(Nikitin) جهانگرد روس در سال1470م. به چائول رفته و به رونق بازرگانی در این ناحیه اشاره کرده است(Dalal,2019). چائول در سالهای آخر سدۀ پانزدهم میلادی به دست نظام‌شاهیان افتاد، نظام‌شاهیان چندین بنا را در چائول ساختند از جمله یک مسجد، گرمابه و کاروانسرا را در چائول بنا کردند. نظام‌شاهیان در ادامه و با آمدن پرتغالیها تلاش کردند که با آنان از در صلح وارد شوند و مدتی نیز با آرامش در چائول به تجارت خود ادامه دادند، هر چند در ادامه نظام‌شاهیان با پرتغالیها وارد جنگ شدند. فرماندۀ پرتغالی به نام دِ آلمیدا (Dom Lourenco de Almeida). در سال1505م. به چائول حمله کرد. نظام‌شاهیان در ادامه از حاکم بومی دیو(Diu) در گجرات، زامورین(zamorin) در کالیکوت(Calicut)، عادل‌شاهیان در بیجاپور، شاه مملوک در مصر و ونیزی‌ها تقاضای کمک کردند و دوباره در سال1508م. با پرتغالیها درگیر شدند. محمد‌قاسم هندوشاه استرآبادی نیز به جنگهای بین پرتغالیها و نظام‌شاهیان اشاره کرده است( استرآبادی،1393: 482-478). پرتغالیها با فرستادن کشتیهای تازه دوباره بر منطقه چیره شدند و اجازه پیدا کردند به بازرگانی بپردازند. دوراتِ باربوسا(Durate Barbosa) پرتغالی در سال1514م. از رونق تجارت در چائول و ارتباط بازرگانی آن با دیگر مرکزهای تجاری در هند از جمله با گجرات و مالابار و البته خلیج‌پارس نوشته است. یکی از نشانه‌های بازرگانی با خلیج‌پارس ضرب مفتولی است از نقرۀ خالص (و در موردهایی طلا) که در چائول ضرب شده است. این مفتول به شکل قلابِ از وسط تا شده ساخته می‌شد، ظاهر آن چیزی شبیه موچین‌های امروزیست که زنان برای برداشتن موهای زائد استفاده می‌کنند. به این مفتول فلزی لاری(Larin) می‌گفتند(Seshan,2019:41). خاستگاه این مفتول فلزی که نقش سکه را بازی می‌کرده در لار ایران بوده و در هرمز و همینطور در بیجاپور هند، پایتخت عادل‌شاهیان مورد استفاده قرار می‌گرفته است(Nayeem,2008:320-322). پرتغالیها‌ در سال1516م.کارخانۀ کوچکی را در چائول ساختند، هرچند به هنگام درگیری با عادل‌شاهیان از بین رفت و دوباره در سال1521م.کارخانۀ دیگری جای آن ساخته شد(Seshan,2019:42).پرتغالیها به هنگام فرمانروایی برهان نظام‌شاه اول در سال1521م. اجازه پیدا کردند در چائول برای خود دژ بسازند، دژ پرتغالیها امروزه در بخش پایینی چائول و در محدوده‌ای است که از آن با نام رواداندا(Revadanda) نام برده می‌شود. دژ چائول چند مرحلۀ ساختمانی را شاهد بوده است. دو دروازۀ اصلی دارد یکی دروازۀ زمینی یا(Porta de Terra) در شمال و دیگری دروازۀ دریایی یا (Porta do Mar) در جنوب، در بخشی از این دروازه سنگ‌نبشته‌ای به زبان پرتغالی وجود داشته است که در آن به این موضوع اشاره شده است که دیوار آن در دورۀ فرماندهی ژوآئو دِ توبار ولاسکو(Joăo de Thobar Velasco) در سال1636م. بنا گردیده است. روی تاق اصلی دروازۀ زمینی، نشانها و نمادهای پادشاهی پرتغال در دو ردیف به نمایش درآمده‌اند، در بالا یک صلیب به نمایش درآمده و در پایین آن کرۀ زمین دیده می‌شود که در سمت چپ بیننده است. نماد پادشاهی کشور پرتغال در میان و در سمت راست تیردانی با سه تیر به چشم می‌خورد، کنار تاق اصلی دژ نیز کتیبه‌ای سنگی دیده می‌شود که به زبان پرتغالی نبشته شده و به این موضوع اشاره دارد که بخشهایی از دژ در سال1577م. ساخته شده است. هنگامی که الکسادر دِ سوزا فرییِر(Alixadre D Sousa freire) فرماندۀ دژ بوده است. روی این سنگ‌نبشته درون قابی دایره‌ای شکل نیز جمله‌ای به لاتین نوشته شده است:((Prayer Ave Maria Gratia Plena)). حریم این قسمت از دژ چائول به هیچ شکلی رعایت نشده است. نگارنده به هنگام بازدید سپتامبر2019 م. از چائول خانۀ تازه سازی را دید که کنار تاق این بخش درست چسبیده به تاق بدون هیچ فاصله‌ای ساخته شده بود! بخشی از سنگ‌ نقش‌دار لبۀ بالایی تاق نیز روی زمین افتاده و به حال خود رها شده بود!.

در نزدیکی ورودی شمالی دژ بخشهایی از کلیسای آگوستین دیده می‌شود که در سال1587م. بنا گردیده است. در(Porta de Terra) نیز نزدیک برج و باروی دژ، برجی شش طبقه همانند برجهای دیده‌بانی به چشم می‌خورد که می‌توان از آن به عنوان مهمترین ویژگی دژ یاد کرد، برج در واقع بخشی از صومعۀ فرانسیسکن به نام سانتا باربارا (Santa Barbara) است. سانتا باربارا همانند یک میل راهنما یا فانوس دریایی هم عمل می‌کرده، پیش از سال1564م. پایه‌ریزی گردیده و دوباره در سال1570م. بازسازی شده است. چندین و چند توپ جنگی در اطراف برج دیده می‌شود که البته نوشته یا نشان خاصی ندارند، دو سنگ گور نیز در همین بخش به چشم می‌خورد، روی یکی از سنگ گورها تاریخ 1576م. را می‌توان دید. علاوه بر این صومعه، کلیسای دومینیکن نیز در بخش دیگری از دژ ساخته شده است. کلیسای(Nossa Senhora de Guadalupe) در سال 1569م. ساخته شده و بین سال‌های1580 تا 1590م. نیز بازسازی گردیده است. پس از کاهش توان پرتغالیها‌، نیروهای بومی ماراتا کنترل دژ چائول را در دست گرفتند و در سال1818م. نیز بریتانیاییها بر دژ مسلط شدند و تا هنگام استقلال هند در سال1947م. در اختیار بریتانیاییها بود. نکتۀ جالب توجه در این میان این‌که پرتغالیها 14سال پس از این‌که انگلیسیها، هندوستان را ترک کردند هنوز بخشهایی هرچند کوچک از هند (گوا، دمان و دیو) را تا دسامبر1961م. در اختیار خود داشتند و در دسامبر1961م. بود که مجبور به ترک این منطقه‌ها شدند(سروری،1394). وضعیت حفاظتی دژ بسیار نامناسب و ناراحت کننده است. بازدید از دژ و قدم زدن در آن حس وحال ناب و غریبی به بازدید کننده می‌دهد، رویش گیاهان در هر طرف و سکوت دژ که به طور معمول بازدیدکننده‌ای هم ندارد بسیارگیرا و فراموش نشدنیست. بخش‌های گوناگون دژ نیازمند مرمت است.

کتاب‌نامه

محمد قاسم هندوشاه استرآبادی.1393. تاریخ فرشته،از عادل‌شاهیان تا برید‌شاهیان، تألیف: تصحیح،تعلیق، توضیح و اضافات: دکتر محمدرضا نصیری،انجمن آثار و مفاخر فرهنگی،تهران،(جلد سوم)، چاپ اول.صص482-478.

سروری،حمیدرضا. دوشنبه30 آذر1394. سالگرد پایان استعمار پرتغال درهندوستان، در خبرگزاری سینا. آخرین دسترسی14اسفند1400، http://sinapress.ir/news/print/25311.

Dalal,Kurush.2019. “Chaul: Maharashtra’s Medieval Port”, in livehistoryindia.com. Accessed 5 March 2022. https://www.livehistoryindia.com/story/places/chaul-konkans-great-historical-port.

Kanekar,Amita.2015. Portuguese sea forts Goa with Chaul, Korlai and Vasai. Jaico Publishing House,Mumbai,pp.8-20&92-101.

Nayeem,M.A.2008. The Heritage of The Adilshahis of Bijapur.Hyderabad Publishers,pp.320-322.

Pearson,M.N.2008. The Portuguese in India. The new Cambridge History of India I. Cambridge University Press,p.5.

Seshan, Radhika.2019. “The Port City of Chaul.” in Journal of Indian Ocean World Studies,3.pp. 38-52.

Sohoni,Pushkar.2018. The Architecture of a Deccan Sultanate: Courtly Practice and Royal Authority in Late Medieval  India London: I.B. Tauris,pp.78-83.

source: 55آنلاین