ارسال به دیگران پرینت

آیا توافق جدید میان ایران و آمریکا ممکن است؟

محمدحسین لطف‌الهی: ایالات متحده یک بار دیگر برخلاف توافق هسته‌ای و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد عمل کرده و با اعلام عدم تمدید مجدد معافیت‌های تحریمی ایران در حوزه هسته‌ای کوشیده تا فشارها بر جمهوری اسلامی را افزایش دهد. این درحالی است که به رغم خروج آمریکا از توافق هسته‌ای این کشور طی دو سال گذشته بارها این معافیت‌های تحریمی را تمدید کرده بود. این موضوع از سوی کارشناسان به تلاش آمریکا برای شلیک تیر خلاص به برنامه جامع اقدام مشترک تعبیر می‌شود. ایزدی می‌گوید اختلاف درون سیستمی در آمریکا که از ابتدا معتقد بود این معافیت‌ها نباید تمدید شود و وزارت خزانه‌داری این کشورکه تأکید داشت تمدید معافیت‌‌ها اقدامی ضروری است، در نهایت با پیروزی وزارت خارجه تمام شده و به همین دلیل چنین تصمیمی از سوی دولت اتخاذ شده است. این گفت‌وگو را در ادامه می‌خوانید.

 آیا توافق جدید میان ایران و آمریکا ممکن است؟

دولت آمریکا اعلام کرده که معافیت‌های هسته‌ای ایران ذیل برجام دیگر تمدید نخواهد شد. به نظر شما دلیل اتخاذ این تصمیم از سوی دولت آمریکا چیست؟

دولت آمریکا دو سال پیش از برجام خارج شد و نه تنها به تعهدات خود عمل نکرد، بلکه کشورهایی را نیز که می‌خواستند به همکاری با ایران ادامه دهند، تهدید به تحریم کرد. به همین دلیل بسیاری از کشورها به همکاری‌های تجاری و اقتصادی با ایران پایان دادند و ترجیح دادند در چنین وضعیتی مشمول تحریم‌ها و جریمه‌های وزارت خزانه‌داری آمریکا نشوند. منتهی در موضوع پروژه‌هایی که برای صنعت هسته‌ای ایران تعریف شده بود، شرایط کمی تفاوت داشت و نوعی دوگانگی در درون دولت ایالات متحده دیده می‌شد. گروهی در درون دولت آمریکا تمایل داشتند تا این معافیت‌ها مرتبا تمدید شود و در رأس این گروه می‌توان از وزارت خزانه‌داری نام برد. آنها معتقد بودند تعریف کار مشترک میان ایران و دیگر کشورها در حوزه هسته‌ای، پنجره‌ای به سوی فعالیت‌های هسته‌ای ایران است؛ چراکه حضور فیزیکی اتباع خارجی در مراکز هسته‌ای می‌توانست نظارت بر فعالیت‌های هسته‌ای کشورمان را آسان‌تر کند. گروهی دیگر اما مخالف تمدید این معافیت‌ها بودند که از جمله آنها می‌توان به وزارت خارجه و شخص مایک پمپئو اشاره کرد. برجام به نوعی نوشته شده بود که آمریکایی‌ها خود را محق می‌دانستند تا هر بخشی از آن را که خواستند اجرا کنند و هر بخشی را که خواستند کنار بگذارند. در همین راستا از ابتدای امضای برجام تا پیش از خروج از آن، آمریکایی‌ها برخی از تعهدات اصلی خود را اجرا نکردند و حالا می‌بینیم دو سال بعد از خروج آنها از این توافقنامه، موضوع معافیت‌های تحریمی در مسأله هسته‌ای نیز به موارد قبلی نقض تعهد آمریکا اضافه شد. به طور کلی معتقدم اختلاف درون سیستمی میان وزارت امور خارجه آمریکا که از ابتدا معتقد بود این معافیت‌ها نباید تمدید شود و وزارت خزانه‌داری این کشور که تأکید داشت تمدید معافیت‌‌ها اقدامی ضروری است، در نهایت با پیروزی وزارت خارجه تمام شده و به همین دلیل چنین تصمیمی از سوی دولت اتخاذ شده است. حال در این وضعیت عملا هیچ قسمتی از برنامه جامع اقدام مشترک از سوی آمریکا اجرا نمی‌شود.

گفتید «برجام طوری نوشته شده بود که آمریکا می‌توانست آن را اجرا کند یا اجرا نکند». مشخصا چنین چیزی در متن برجام وجود ندارد. دلیل شما برای طرح این مسأله چیست؟

در آن زمان پس از امضای برجام از سوی دولتمردان آمریکایی، کنگره این کشور قانونی را مصوب کرد که بر اساس آن دستورالعملی برای دولت ایالات متحده در راستای اجرای برجام مشخص شد. زمانی که ترامپ بر سر کار آمد، همان ابتدا از برجام خارج نشد. او بر اساس مصوبه کنگره آمریکا در خصوص برجام باید هرچند ماه یکبار به کنگره اعلام می‌کرد که اولا برجام در راستای منافع ملی آمریکا است و ثانیا ایران به تعهدات خود پایبند بوده. او به مدت یک سال این کار را انجام داد و بعد تصمیم گرفت این کار را ادامه ندهد. برجام هم به نوعی نوشته نشده بود که کشوری مانند آمریکا نتواند قانون دیگری در کنگره خود به تصویب برساند و بعد هر طور که خواست با برجام برخورد کند. ذهنیت مذاکره‌کنندگان ایرانی این بود که چون برجام بخشی از قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل شده و آمریکا نیز عضو این سازمان است، پس پشتوانه حقوقی و اجرایی برجام همین قطعنامه 2231 است. در آن زمان همین سوال از آقای دکتر ظریف پرسیده شد و ایشان پاسخ داد به پشتوانه قطعنامه 2231 برجام اجرا می‌شود و آمریکا نمی‌تواند از آن خارج شود.

قطعنامه‌های شورای امنیت از نظر حقوقی از اعتبار بسیار بالایی برخوردارند. شما فکر می‌کنید چه تضمین دیگری می‌توانست گرفته شود که گرفته نشد؟

برجام چند مشکل داشت. یکی از مشکلات این بود دستور رهبری مبنی بر اینکه قدم‌ها متناظر باشد یعنی ایران اگر کاری انجام می‌دهد طرف مقابل نیز مجبور به انجام کاری باشد، در برجام رعایت نشد. این توافق اینگونه بود که ایران باید تمام تعهدات خود را انجام می‌داد، آژانس راستی‌آزمایی می‌کرد و بعد دیگران به تعهداتشان عمل می‌کردند. تازه یک مشکل دیگر این بود که پشتوانه حقوقی برای اجرای تعهدات از سوی آمریکا یا دیگر کشورها وجود نداشت. در آن زمان مشکلات امروزی از سوی کارشناسان پیش‌بینی می‌شد. پیشنهاد شد اگر دولت می‌خواهد برجام را بپذیرد، بپذیرد و مجلس نیز آن را تأیید کند. بعد کشورهای دیگر عضو برجام نیز ضمن پذیرش برجام، این توافق را به تصویب نهادهای قانون‌گذاری خود برسانند. یعنی برای نمونه دولت آمریکا برجام را امضا کند و بعد کنگره آمریکا نیز متن توافق هسته‌ای را به عنوان قانون به تصویب برساند. این پیشنهاد داده شد که اگر دیگران نپذیرفتند، به سبب پذیرش ایران فشار از روی دوش کشورمان برداشته شود. اگر این کار صورت می‌گرفت برجام از پشتوانه حقوقی برخوردار می‌شد و دیگر کنگره آمریکا نمی‌توانست قانونی متفاوت را تصویب کند. این کارها قابل انجام بود اما توجهی صورت نگرفت.

چرا فکر می‌کنید مصوبه کنگره می‌توانست ضمانت اجرایی برجام باشد آن هم در حالی که دولت ترامپ از توافق‌هایی که مصوب کنگره نیز بودند نظیر INF خارج شده است؟

بله، اما ببینید بعد از چند سال این اتفاق افتاد.

پس زمانی که در دولت‌های قبلی آمریکا این اتفاق نیفتاده می‌توان نتیجه گرفت که مسأله ترامپ است نه نبود ضمانت حقوقی.

نه این طور نیست. نباید مسائل سیاسی را سیاه و سفید دید.

دلیل اینکه برای INF که از پشتوانه مصوبه کنگره نیز برخوردار بود این اتفاق افتاد، چیست؟

توافق INF زمانی امضا شد که چین قدرتی نظامی در ابعاد بین‌المللی نبود. الان آمریکایی‌ها احساس می‌کنند در رقابت با چین هستند و به همین دلیل می‌گویند نیاز به یک متن جدید وجود دارد؛ چراکه شرایط تغییر کرده و دنیا عوض شده. این متفاوت است با آنچه در موضوع برجام اتفاق افتاد. این اصلی پذیرفته شده در حقوق بین‌الملل است که قوه مجریه توافقی را می‌پذیرد و بعد آن توافق به تصویب نهاد قانون‌گذاری در آن کشور می‌رسد. از این جهت برجام یک موضوع غیرمعمول بود که دولت آمریکا پذیرفت اما قوه مقننه نپذیرفت.

انتخابات آمریکا در پیش است. با توجه به شرایط موجود چه سناریو‌هایی در خصوص توافق هسته‌ای محتمل است؟

بدیهی است که رقابت اصلی میان بایدن و ترامپ است. مشاوران و کسانی که قرار است عضو تیم سیاست خارجی جو بایدن باشند، دو نظر را مطرح می‌کنند. عده‌ قابل توجهی از آنها می‌گویند که اساسا آمریکا نباید به برجام بازگردد و به دنبال برجام 2 هستند. یعنی برجامی که موضوعات قبلی در آن مطرح باشد اما یک سری مسائل نیز به آن اضافه شود. عده دیگری اما تأکید دارند که باید به آمریکا بازگشت و در بازه زمانی کوتاهی به توافقی جدید دست یافت. این شرایطی است که اگر دموکرات‌ها به قدرت برسند، شاهد آن خواهیم بود. اگر ترامپ به پیروزی برسد اما شرایط کمی فرق می‌کند. او چند سال است که تلاش دارد از طریق سیاست فشار حداکثری ایران را به زانو در آورد اما شاهد بوده‌ایم که این سیاست فشار حداکثری شکست خورده است. شکست این سیاست به معنای این نیست که اقتصاد ایران آسیب ندیده یا گرانی و این مشکلات را نداریم، بلکه به آن معنا که به هدف اصلی خود نرسیده است. هدف اصلی این سیاست سرنگونی جمهوری اسلامی بود اما این اتفاق نیفتاد. ایران نیز امتیازی در این زمینه به آمریکا نداد. از این جهت دوره دوم ترامپ قاعدتا این سیاست فشار حداکثری باید تغییر کند. به خصوص آنکه برخی از افراد و طراحان فشار حداکثری از جمله پمپئو به احتمال بسیار تغییر خواهند کرد. در آمریکا رسم نیست وزیر خارجه دوره اول یک رئیس جمهور در دوره دوم نیز وزیر خارجه باقی بماند. به تاریخ معاصر که نگاه کنیم، خانم کلینتون می‌رود و جان کری وزیر می‌شود یا در دولت بوش پاول می‌رود و رایس می‌آید. این احتمال وجود دارد که آدم‌های بعدی به رغم همراهی با ترامپ عاقلانه‌تر از پمپئو رفتار کنند. یادمان هست که در ابتدای دولت ترامپ کسانی در عرصه سیاست خارجی بودند که با خروج از برجام مخالفت می‌کردند. به طور کلی معتقدم چه دموکرات‌ها بیایند و چه دونالد ترامپ مجددا پیروز شود، اگر آمریکا خواهان خروج از بن‌بست است باید سیاست فشار حداکثری را تغییر دهد.

اساسا چشم‌اندازی برای مذاکره میان ایران و آمریکا متصور هستید؟

لایه‌هایی در درون کشور نسبت به مذاکره تمایل دیده می‌شود. دولت جدید آمریکا اول بهمن ماه سال جاری –20 ژانویه 2021– کار خود را آغاز می‌کند و تا اواسط مرداد ماه که موعد تغییر دولت در ایران است، 6 ماه و نیم دولت آقای روحانی با دولت جدید آمریکا همزمان خواهد بود. به نظر دیدگاهی وجود دارد مبنی بر اینکه در این 6 ماه و نیم گفت‌وگو صورت گیرد.

با این وصف نتیجه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا و تصمیمات این کشور در خصوص توافق هسته‌ای مستقیما بر انتخابات 1400 اثرگذار است؟

قطعا همین طور است. هر دو کشور با توجه به تصمیمات و سیاست‌هایی که اتخاذ می‌کنند می‌توانند روی یکدیگر اثرگذار باشند. آقای روحانی نیز علاقه‌مند است که داستان برجام به جایی برسد و حامیان دولت بتوانند در 1400 دستاوردی در عرصه سیاست خارجی داشته باشند.

به همان موضوع مذاکره بازگردیم. آیا توافق جدید میان ایران و آمریکا ممکن است؟

توافق دور از ذهن نیست اما یک مشکل جدی پیش روی دولت آقای روحانی وجود دارد. در دوره قبل ما بیش از 10 تن اورانیوم غنی شده روی میز داشتیم، اراک را داشتیم و خیلی چیزهای دیگر. امروز ذخیره اورانیوم غنی ایران حدود 2 تن است و در اراک بتن ریخته‌ایم و گفته می‌شود یک چیز بدلی آنجا گذاشته‌اند. یعنی دستاوردهای هسته‌ای ما حدود یک پنجم دفعه قبل است و وقتی با دستاوردهای قبلی برجام را به دست آورده‌ایم، این بار با یک پنجم آنها چه دستاوردی خواهیم داشت؟ شما باید از آقای روحانی و دیپلمات‌های ما این سوال را بپرسید.

قابل مقایسه نیست. امروز از نظر فناوری به خصوص در موضوع سانتریفیوژها ایران خیلی پیشرفت کرده و از IR8 استفاده می‌کند در حالی که در سال 92 غالب سانتریفیوژها IR1 یا IR2 بودند. یعنی پیشرفت تکنولوژیک ایران را نادیده می‌گیرید؟

خروجی را ببینید. شما سانتریفیوژ می‌سازید که غنی‌سازی کنید. الان ذخیره اورانیوم غنی‌سازی شده ما 2 تن است. توصیه می‌کنم اگر علاقه‌مندی به مذاکره وجود دارد که من فکر می‌کنم چنین است، در چند ماه باقی مانده تا آبان و موعد برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا سرعت دستاوردسازی در عرصه هسته‌ای به شدت افزایش پیدا کند. با همین سانتریفیوژهایی که شما می‌گویید. این اتفاق باید بیفتد تا دولت چیزی برای مذاکره داشته باشد. اگر این اتفاق نیفتد طرف مقابل حرف از موشک‌ها پیش می‌کشد حرف از نفوذ منطقه‌ای پیش می‌کشد. هر توافقی راستی آزمایی لازم دارد، کافی است شما وارد بحث‌هایی نظیر موشکی شوید و حتی بگویید من نهایتا موشک با برد 1000 کیلومتر می‌سازم تا آمریکا بگوید قبول است و حالا اجازه دهید راستی‌آزمایی کنیم. راستی‌آزمایی موشک چگونه است؟ باید بیایند در زرادخانه‌های ما و بازدید کنند تا بتوانند راستی‌آزمایی آن را انجام دهند. مشخص است که چنین چیزی ممکن نیست. ما باید دعوای با آمریکا را در سطح هسته‌ای نگه داریم و برای این کار نیاز داریم که دستاوردهای هسته‌‌ای به طور قابل توجهی افزایش پیدا کند. چراکه اگر این اتفاق نیفتد، ظلم به دیپلمات‌هایی خواهد بود که برای مذاکره با آمریکا می‌فرستیم. دیپلمات باید چیزی برای داد و ستد داشته باشد. با دست خالی که نمی‌شود به مذاکره رفت. نباید نگرانی در این زمینه داشته باشیم.

نگرانی که وجود دارد. حتی چین و روسیه هم ممکن است ما را در این زمینه اذیت کنند. فکر نمی‌کنید آنها تغییر موضع بدهند و حمایت خود را بردارند؟

بله آنها اذیت‌هایی داشتند زیرا ما نیز آنها را اذیت می‌کردیم. هرگاه نیاز داشتیم به آنها رجوع می‌کردیم و هرگاه با غرب آشتی می‌کردیم آنها را کنار می‌گذاشتیم. این بار اما فکر نمی‌کنم اذیت کنند. آنها قبلا دغدغه‌های خود را بیان کرده‌اند و موضوعاتی نظیر ضرورت عدم خروج از NPT و حفظ همکاری‌ها با آژانس بین‌المللی انرژی را مطرح نمودند. این بار ما فارغ از اینکه دیگران چه فکر می‌کنند نیاز داریم تا برنامه هسته‌ای خود را توسعه دهیم تا بر سر میز مذاکره کارتی برای بازی داشته باشیم.

منبع : آرمان ملی
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه