ارسال به دیگران پرینت

نتیجه خصوصی‌سازی فوتبال ملزم به پخش

بااقدام عاجل مسئولان ورزش کشور زمینه‌های خصوصی‌سازی فوتبال فراهم می شود.

در بخش دوم گفت‌وگو با «دکتر مهدی خبیری»، او راز به تصویب نرسیدن طرح حق پخش تلویزیونی در مجمع تشخیص مصلحت نظام، پس از دفاعیه محسن صفایی‌فراهانی رئیس وقت فدراسیون فوتبال را توافق‌های علی فتح‌الله‌زاده و اکبر غمخوار، مدیران عامل وقت دو باشگاه استقلال و پرسپولیس با رئیس وقت صداوسیما دانست که به ضرر باشگاه‌های فوتبال تمام شد.

بااقدام عاجل مسئولان ورزش کشور زمینه‌های خصوصی‌سازی فوتبال فراهم می شود.

چرا موضوع حق پخش تلویزیونی در مجلس ششم تصویب شد، اما مورد تأیید شورای نگهبان قرار نگرفت؟

موضوع حق پخش تلویزیونی بازی‌های فوتبال در سایر کشورهای فوتبال‌خیز و عضو فیفا از قوانین روشن پیروی می‌کرد و یک موضوع کاملاً حل شده تلقی می‌شد، بنابراین رئیس فدراسیون فوتبال، که در همان دوران به عنوان نماینده در مجلس ششم انجام وظیفه می‌کرد، طرحی را در این خصوص ارائه داد که به تصویب نمایندگان هم رسید. لایحه تصویب شده زمینه حقوقی مسئله حق پخش تلویزیونی را به عنوان قانون برای فدراسیون فوتبال و باشگاه‌ها به‌روشنی فراهم می‌نمود. گرچه روند تصویب این قانون در مجلس با مشکلاتی همراه بود، ولی رئیس فدراسیون توانست با پیگیری‌های خاص خود، آن را به تصویب برساند. قانون تصویب شده در مجلس برای تأیید به شورای نگهبان ارسال شد و متأسفانه شورای نگهبان آن را مورد تأیید قرار نداد و مجدداً به مجلس عودت داده شد. معمولاً قوانین مورد مناقشه بین مجلس و شورای نگهبان به مجمع تشخیص مصلحت نظام، برای تأیید نهایی یا رد، ارسال می‌شود.

چرا طرح در مجمع تشخیص مصلحت نظام تصویب نشد و بی‌نتیجه ماند؟!

مجلس لایحه عودت داده شده را برای اعلام نظر و تأیید به مجمع تشخیص مصلحت نظام ارسال کرد و رئیس فدراسیون فوتبال برای توضیحات به این مجمع دعوت شد و به‌راحتی در موضوع حق پخش تلویزیونی برای باشگاه‌ها به عنوان یک قانون، استدلال نمود و همه زمینه‌ها برای تأیید نهایی در جلسه آماده گردید. مقرر شد ذی‌نفعان اصلی شامل قانون حق پخش بازی‌های فوتبال که باشگاه‌ها هستند، نظرشان ارائه شود. علی فتح‌الله‌زاده و اکبر غمخوار، مدیران عامل باشگاه‌های استقلال و پرسپولیس هم در جلسه حضور پیدا کردند، اما با کمال تعجب، دو نماینده حاضر در جلسه از حق مسلم خود عقب‌نشینی نمودند و گفته شده که آنها با رئیس وقت صداوسیما از قبل به توافق‌هایی رسیده بودند که جای بسی تأسف و تأثر بود. در واقع به‌رغم فراهم بودن همه زمینه‌ها برای تصویب، قانونی که می‌توانست مشکلات اقتصادی تمام باشگاه‌ها را تا میزان قابل توجهی حل نماید، از طرف مدیران عامل خودشان به هوا رفت! تمام زحمت‌های فدراسیون فوتبال و نمایندگان مجلس هم در این خصوص بی‌نتیجه ماند.

در این بین چه کسی سود برد؟!

یک رابطه سیاسی از طرف صداوسیما توانست به صد درصد منافع خود دست پیدا کند و در مقابل، نمایندگان باشگاه‌ها نتوانستند کوچک‌ترین منافعی را در این رابطه به دست آوردند. در واقع تصویب این قانون می‌توانست باشگاه‌ها را به‌صورت یک بنگاه اقتصادی سودده مطرح نماید و به‌جای گدایی از کیسه دولت، برای حل و فصل مشکلات اقتصادی و وابستگی تمام قد به سازمان تربیت‌بدنی وقت و وزارت ورزش جوانان کنونی، اختیاردار وضعیت سازمانی و اقتصادی خودشان باشند. این وضعیت می‌توانست به عنوان یک بستر ایده‌آل برای خصوص سازی باشگاه‌ها مطرح شود. هنوز برایم روشن نیست که چرا مدیران عامل باشگاه‌های فوق‌الذکر توانستند از حق به این بزرگی کنار بکشند و آینده خودشان و سایرین را که متصدی این پست‌ها خواهند شد، دشوار کردند. 

راه‌اندازی لیگ حرفه‌ای یک ‌پروسه طولانی‌مدت تعریف شده بود، نه یک ‌پروژه‌

با این شرایط چرا لیگ حرفه‌ای را راه‌اندازی کردید؟

 لیگ حرفه‌ای با حداقل امکانات و زیرساخت‌های ضروری راه‌اندازی شد. بسیاری اعتقاد داشتند اگر این زیرساخت‌ها فراهم نگردد لیگ حرفه‌ای به‌جایی نخواهد رسید و پس از یکی دو دوره به تعطیلی خواهد کشید. اما راه‌اندازی لیگ حرفه‌ای برای فدراسیون فوتبال یک «‌پروسه‌» طولانی‌مدت تعریف شده بود، نه یک «‌پروژه‌» که همه امکانات باید ابتدا فراهم گردد تا لیگ حرفه‌ای راه‌اندازی شود. لیگ حرفه‌ای با نظر مثبت باشگاه‌های شرکت‌کننده راه‌اندازی شد. متأسفانه طی ۱۹ دوره برگزاری لیگ حرفه‌ای، هنوز اقدام جدی برای به تصویب رساندن قانون حق پخش تلویزیون صورت نگرفته و پرداخت‌های اندک صداوسیما به سازمان لیگ به‌صورت بخشش و لطف از طرف آنها تلقی می‌شود.

و هنوز بحث‌ها همچنان ادامه دارد ...

در لیگ نوزدهم هنوز بحث‌ها و نیز کش‌وقوس‌های بین اهالی فوتبال از جمله سازمان لیگ و باشگاه‌ها وجود دارد. فدراسیون فوتبال اعتقاد دارد مسابقات فوتبال یک محصول تولیدی است که کلیه دست‌اندرکاران و تولیدکنندگان آن باشگاه‌ها، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هستند و کلیه حقوق مادی و معنوی این محصول بر اساس مقررات انحصاراً به آنها تعلق دارد. چنانچه تلویزیون بخواهد از حق مسلم این حق پخش بهره‌برداری کند، بر اساس مقررات فیفا، خلاف کرده است و مالکان اصلی مسابقات فوتبال باشگاه‌ها، سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال هستند و می‌توانند بر اساس قراردادهایی دقیق آن را به تلویزیون واگذار نمایند. البته فدراسیون فوتبال طی نامه‌ای به سازمان صداوسیما برای لیگ‌های چهاردهم، پانزدهم و شانزدهم، سه دوره سه‌ساله، تقاضای ۱۸۰ میلیارد تومان، ۶۰ میلیارد تومان برای هر سال، نموده است و صداوسیما در پاسخ با سالی ۲۲ میلیارد تومان آن موافقت کرد.

که در مقایسه با سایر کشورها رقم خوبی محسوب نمی‌شد!

بله همین‌طور است. در سایر کشورهای آسیایی رقم بسیار بالاتری برای حق پخش به باشگاه‌ها اختصاص داده‌اند. به عنوان مثال لیگ فوتبال عربستان برای ۱۰ سال با یکی از شبکه‌های تلویزیون قرارداد یک میلیارد دلاری منعقد کرد. در آلمان برای یک فصل، بوندس‌لیگا ۸۵۰ میلیون یورو از این طریق درآمد به‌دست آورد. طی لیگ‌های دوازدهم، سیزدهم و چهاردهم، مسئولان فدراسیون فوتبال، صداوسیما را تهدید به جلوگیری از ورود آنها برای ضبط و پخش مسابقات نمودند. در مقابل مسئولان صداوسیما به این موضوع کم توجه بوده و اقدام به عقد قراردادی که مورد توافق فدراسیون باشد نکردند. بیش از دو دهه، صداوسیما بالاترین بهره‌برداری اقتصادی و غیر اقتصادی را از مسابقات فوتبال به عمل می‌آورد و گران‌ترین تعرفه‌های تبلیغاتی را در هنگام پخش مسابقات فوتبال از شرکت‌ها و مؤسسات اقتصادی دریافت کرده است.

هر سال هزینه‌های فوتبال نجومی‌تر خواهد شد

چرا به شرکت‌های خصوصی واگذار نشد؟

گفته شده است سازمان صداوسیما جزو نهادهایی است که تحت هیچ شرایطی امکان خصوصی‌سازی ندارد و به‌هیچ‌وجه نمی‌توان آن را به بخش خصوصی واگذار کرد. همچنین طبق قانون، صداوسیما از حق انحصاری پخش تصاویر در ایران برخوردار است. این مسئله باعث شده سازمان لیگ به عنوان برگزار کننده بازی‌ها و مسابقات فوتبال در ایران برای پخش مسابقات تنها یک گزینه روی میز داشته باشد و نیز گفته شده است که سازمان لیگ نمی‌تواند امتیاز پخش مسابقات را به شبکه دیگری بفروشد چون چنین چیزی طبق قانون در ایران امکان‌پذیر نیست! به نظر می‌رسد این‌گونه قوانین یک طرفه مورد اشاره در فوق، بدون پشتوانه علمی، اخلاقی و شرعی است. این قوانین هرگز مورد قبول مراجع بین‌المللی حقوقی اجرایی فوتبال نیستند. فقط یک سؤال می‌تواند برای رد این قوانین یک طرفه کفایت نماید.

چه سؤالی؟

اینکه آیا سازمان صداوسیما برای درآمدهای نجومی خود از پخش تبلیغات در بین مسابقات فوتبال توجیه مالی و شرعی دارد؟ یکی دیگر از سوء بهره‌برداری ها از حقوق مسلم فدراسیون فوتبال توسط صداوسیما، استفاده از اس‌ام‌اس‌های بی‌شمار بینندگان است که گاهی فراتر از پنج میلیون مورد است. این حق بعضاً در برنامه پربیننده ۹۰  که اکنون بنا به دلایلی اجرا نمی‌شود بسیار رایج بوده و مورد بهره‌برداری یک طرفه و نیز بدون اجازه و عقد قرارداد با فدراسیون فوتبال صورت پذیرفت. امید است مسئولان ورزش کشور بتوانند با یک اقدام عاجل نسبت به زنده کردن قانون معطل مانده از سال‌های دور که در مجمع تشخیص مصلحت نظام متوقف شده است بنمایند تا زمینه‌های خصوصی‌سازی فوتبال فراهم شود.

آیا با خصوصی‌سازی کار درست می‌شود؟

تا زمانی که این حق به‌صورت یک قانون از طرف قوه مقننه به رسمیت شناخته نشود، پول‌های دولت به شکل‌های مختلف وارد این چاه ویل فوتبال شده و هر سال هزینه‌های فوتبال نجومی و نجومی‌تر خواهد شد و امکان ندارد در درازمدت دولت بتواند به مردم، بابت هزینه‌های سنگین آن پاسخگو باشد. به نظر می‌رسد دوران بهره‌برداری یک طرفه صداوسیما از حق پخش مسابقات فوتبال به پایان رسیده و امید است فوتبال هم نسبت به حق و حقوق خود آگاه‌تر شده و راه‌های قانونی را بتواند پشت سر بگذارد. حتی اگر سازمان صداوسیما راضی به پرداخت مالی مورد درخواست فدراسیون فوتبال بشود ولی تا جایی که این حق به‌صورت یک قانون الزام‌آور برای طرفین در نیاید، نمی‌توان امیدی به خصوصی‌سازی باشگاه‌های فوتبال داشته باشیم.

منبع : ایرنا
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه