ارسال به دیگران پرینت

افغانستان، کشور تضادها ‌

آنچه در این نوشتار خواهید خواند، تقویت و تأیید این فرضیه است که «افغانستان کشور جامع اضداد و رفتارهای مملو از تضادهاست».

افغانستان، کشور تضادها ‌

 

محمدعارف فصیحی‌دولتشاهی.استاد دانشگاه غالب هرات

آنچه در این نوشتار خواهید خواند، تقویت و تأیید این فرضیه است که «افغانستان کشور جامع اضداد و رفتارهای مملو از تضادهاست». تقویت این فرضیه با توجه به مسائل و واقعیت‌های کشور افغانستان از‌جمله تحلیف عبدالله عبدالله و محمد اشرف غنی برای تصدی مقام ریاست‌جمهوری در جغرافیای سیاسی به نام افغانستان است. اگر بهترین دلیل بر محال‌نبودن یک امر اجتماعی و سیاسی از نظر فلسفی و تجربی وقوع و پیدایش آن امر باشد، در این کشور بارها و بارها جمع اضداد ممکن شده است. این مسئله نشان می‌دهد که افغانستان سرزمین جامع اضداد است. مطالعات جامعه‌شناختی حاکی از این امر است که افغانستان کشوری منحصربه‌فرد و دارای سیاست، جامعه و فرهنگ خاص است که ویژگی ذاتی‌اش «جامع اضداد»‌بودن است. برگزاری مراسم تحلیف عبدالله و محمد اشرف غنی به‌عنوان کاندیداهایی که هر دو ادعای پیروزی در انتخابات ریاست‌جمهوری را دارند، در یک روز و آن هم در یک زمان حاکی از این مسئله نیست که گروه‌های انتخاباتی تفکر محاسباتی ندارند و تقسیم ‌بر دو کردن یک پست ریاست‌جمهوری غلط است و حاکی از مسئله تجربه‌شده جمع اضداد در این کشور است. همان‌گونه که به‌ صورت تجربی اجتماع مثلین از قبیل تکوین و تأسیس حکومت اندیوالی (جناحی- قومی)، همایش سنگین و گسترده گروه‌های افراطی و فرا‌سرزمینی مانند القاعده و داعش که بر‌اساس قاعده فلسفی سنخیت علت انضمام است، صورت گرفته است و با پشتوانه ادبیات فولکلوریک، «دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید» و «کبوتر با کبوتر، باز با باز» را در این کشور شاهد هستیم.‌برای «جمع اضداد» نیز می‌توان نمونه‌های زیادی یافت که در قالب تئوری «یا تخت یا تابوت» و «یا ارگ یا مرگ» اتفاق افتاده است. درباره اجتماع ضدین در این کشور آن‌قدر نمونه و مثال واقعی موجود است که به گفته مولوی: گر بگویم شرح آن بی‌حد شود/ مثنوی هفتاد من کاغذ شود. برگزار‌شدن مراسم تحلیف در ارگ ریاست‌جمهوری و سپیدار با هویت و آدرس‌های متضاد از سوی دو شخصی که هیچ نقطه مشترکی از لحاظ کاراکتر، ایدئولوژی، پایگاه اجتماعی، روش و نوع حکومت‌داری ندارد (فرهنگ قبیله‌ای و شهری، فن‌سالار و عصبیت تباری، رشته تحصیلی)، مثال خوبی برای جامع اضداد‌ بودن سیاست و حکومت در این کشور است. عناصر چند‌حکومتی آن هم با خواسته‌های متضاد قومی- ایدئولوژی نشان می‌دهد که افغانستان به معنای واقعی کلمه کشوری است که جامع اضداد و تضادهاست. اگر اجتماع مثلین در قالب دولت یکدست و همسو در برخی از کشورها، صلح، توسعه و امنیت را برای به ارمغان آورده است، تجمیع اضداد در برخی کشورها مثل لبنان، هند و... باعث رقابت مثبت و سازنده شده است؛ اما در افغانستان نه حکومت یکدست و تک‌قومی راهی به ‌سوی عزت و آبادانی هموار کرد و نه سنتز اجتماع ضدین توانست مردم را به توسعه و آزادی رهنمون شود. اگر نتیجه اجتماع مثلین، حکومت تک قومی، باعث تأخر علمی، حکومت ضعیف و ناکارآمد بوده است، اجتماع ضدین، فقدان انسجام اجتماعی و سیاسی و نبود وفاق بر یک ایدئولوژی سازمان‌دهنده دولت باعث تباهی ملت و کشور شده است. این در حالی‌ است که در کشورهای توسعه‌یافته جمع اضداد سکویی برای ترقی بوده و میوه شیرینی را تقدیم مردمش کرده است؛ اما این اضداد در افغانستان به حنظل تبدیل‌ شده و کام همگان را تلخ کرده است. بر‌اساس قاعده الکتریسیته از اصطکاک سیم مثبت و منفی برق تولید شده و جامعه را به سمت روشنایی حرکت می‌دهد؛ اما در افغانستان برق، تاریکی را هدیه داده و اصطکاک گرایش‌های سیاسی مثبت و منفی باعث فرسایش قدرت در ابعاد ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی شده است.

 

منبع : شرق
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه