ارسال به دیگران پرینت

در گفت و گوی «55 آنلاین» با وحید شقاقی شهری؛ اقتصاددان بررسی شد

اوراق سلف نفتی، طرحی برای گشایش اقتصادی یا رفع کسری بودجه؟/طرح ناپخته دولت روحانی به اعتماد مردم آسیب زد

در گفت و گوی «55 آنلاین» با وحید شقاقی شهری؛ اقتصاددان بررسی شد

 55آنلاین- بیش از یک ماه است که موضوع انشار و فروش اوراق سلف نفتی در کشور ما مطرح شده و دولت از اواسط مرداد امسال در نظر داشت با تصویب طرح مربوطه در چارچوب شورای عالی اقتصادی سران قوا، از طریق پیش فروش نفت، ده ها هزار میلیارد تومان درآمد برای رفع کسری بودجه سال 1399 جمع آوری کند.

حسن روحانی، در اواسط مرداد با شور و هیجان زائدالوصفی از گشایشی خبر داد که از طریق این اوراق تحقق پیدا می کند اما در حالی که که به اواخر شهریور رسیده ایم، تصویب و اجرای سریع این ایده، به نوعی متوقف شده است.

در گفت و گوی «55 آنلاین» با دکتر وحید شقاقی شهری، اقتصاددان و کارشناس مسائل اقتصادی، روند مطرح شدن ایده اوراق سلف نفتی از مرداد امسال و مبحث بعدی مربوط به آن مورد کند و کاو قرار گرفت و هم اکنون، متن کامل این گفت و گو را می خوانید.

*****

 

*در جلسه ستاد هماهنگی اقتصادی دولت که در اواسط مرداد امسال برگزار شد، آقای روحانی رئیس جمهور موضوع تهیه طرح مهمی را مطرح کردند که گشایشی برای دولت ایجاد کند و همچنین از طرح دیگری گفتند که در امور معیشت مردم و کسب و کارها، گشایش اقتصادی ایجاد کند.

جنابعالی، بحث مربوط به گشایش اقتصادی و همچنین طرح دیگر مورد نظر دولت را که راجع به انتشار اوراق سلف نفتی بود، چگونه ارزیابی می کنید؟

 

-واقعیت این است که ما باید بپذیریم که گشایشی تحت عنوان گشایش یک شبه در هیچ اقتصادی در دنیا مرسوم نیست. وقتی که در مورد گشایش اقتصادی، صحبت می شود محوریت و رکن آن، باید اصلاحات ساختاری و نهادی باشد. تا زمانی که در یک اقتصاد، اصلاحات ساختاری و جراحی های عمیق اقتصادی انجام نشود، اصلاً ما نمی توانیم انتظارر گشایش یا بهبود وضعیت معیشت را داشته باشیم.

می خواهم بگویم که ما باید به واژگان و به کلمات، احترام بگذاریم و کلمات را از بین نبریم چرا که کلمات مهم هستند. وقتی در مورد گشایش اقتصادی صحبت می شود هرگز، گشایش اقتصادی به صورت یک شبه یا یک روزه یا به سرعت تحقق پیدا نمی کند. 

گشایش اقتصادی باید در سطح نخبگان جامعه و نخبگان اقتصادی و بین صاحب نظران مطرح شود و درباره محورهای آنها صحبت شود. در دانشگاه ها و اندیشگاه ها (اتاق فکر) باید در مورد گشایش اقتصادی بحث شود و زوایای مختلف آن بررسی شود. لازمه گشایش اقتصادی، اصلاحات ساختاری است. 

حدود 50 سال است که چالش ها و آسیب های پی در پی و پیوسته به هم، گریبانگیر اقتصاد ایران شده. در دهه 1350، اقتصاد ایران به یکباره درگیر درآمدهای ارزی نفت شد و می شود گفت که محمدرضا پهلوی، به دلیل درآمدهای سرشار نفت، نخبگان را کنار زد و به واردات بی رویّه و به صنعت مونتاژ و به تزریق نقدینگی روی آورد.

ماحصل آن کارها، نرخ تورم 25 درصدی سال 1356 شد و فساد و نابرابری، به شدت گسترش پیدا کرد، نارضایتی ها تشدید شد. یکی از مهمترین دلایل وقوع انقلاب اسلامی، در کنار دلایل دیگر بحث تورم فزاینده، نابرابری فزاینده، گسترش بی عدالتی ها بود.

در دوره بعد از انقلاب و بعد از جنگ تحمیلی، بارها و بارها خواستیم که آسیب های وارده بر اقتصاد ایران که از دهه 50 شروع شده بود، برطرف و حل کنیم. رهبر انقلاب، بارها سیاست های کلی مختلفی را ابلاغ کردند از سیاست های اصل 44 بگیرید تا سیاست های اقتصاد کلی اقتصاد مقاومتی.

بارها در ادبیات مسئولان، کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی مطرح شد. بارها در ادبیات مسئولان، کنترل رشد نقدینگی مطرح شد. بارها در ادبیات و سخنان مسئولان، کاهش قاچاق، کنترل واردات، توسعه صادرات غیر نفتی و تنوع دادن به شرکای غیر نفتی مطرح شد ولی همان آسیب ها حل نشد و حتی انباشت شد.

الان ما با مسائلی که مواجه هستیم انباشت چالش های مختلف است که بیش از 50 سال در اقتصاد ایران، خودش را جای داده و انباشت شده. 

من می خواهم به شما بگویم که وقتی با انباشت چالش ها مواجه هستیم و این چالش ها سابقه تاریخی حداقل 50 ساله در اقتصاد ایران دارد، به طور طبیعی باید بپذیریم که این چالش ها با حرف و گفتار و یک شبه و یک روزه هم حل نمی شود و نیازمند اصلاحات ساختاری است، نیازمند اصلاحات نهادی است و نیازمند اجماع در بین نخبگان دانشگاهی و اتاق های فکر است.

 

*در همه سال های گذشته از اقتصاد رانتی متکی به نفت انتقاد شد و از قطع وابستگی به نفت دفاع شد. شما هم می گویید کاهش وابستگی به درآمدهای نفتی در سخنان مسئولان کشور مطرح شده و به نوعی از ان دفاع می کنید. 

بالاخره به طور ناخواسته و با تحریم نفت ایران، عملاً وابستگی ایران به درآمد نفت قطع شده. آیا با توجه به این مشکل اساسی که داشتیم الان به نوعی وضع مطلوب حاصل شده؟

 

-وابستگی درآمدهای دولت به نفت بد و نامناسب است و نه وابستگی اقتصاد به نفت. یک زمان، ما از وابستگی درآمدهای دولت به نفت، حرف می زنیم و می گوییم بد است ولی نفت یک موهبت مثل معادن و سرمایه های انسانی است و همه اینها موهبت هایی هستند که داریم. 

ما الان پتانسیل و ظرفیت بالقوه سرمایه انسانی داریم. گاهی اوقات نفت، یک ظرفیت بالقوه بوده و بعضی اوقات بالفعل هم شده. معادن کشور ما، ظرفیت بالقوه است. اقتصاد ما می تواند از نفت بهره برداری کند.

من می خواستم بگویم که ما در دهه های اخیر خام فروشی نفت را محور قرار داده بودیم ولی باید بپذیریم اقتصاد بدون نفت، معنی ندارد . نفت می تواند به عنوان یک پتانسیل برای تولید کالاهای با ارزش افزوده بالا تلقی شود. 

در سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی هم، مبنا همین بود. مبنا این بود که ما بتوانیم از نفت، کالاهای با ارزش افزوده بالا تولید کنیم. ما می توانستیم زنجبره تولید را با محوریت نفت راه بیندازیم. الان خیلی از کشورهای دنیا از جمله چین و ژاپن، نفت را وارد می کنند و کالاهای با ارزش افزوده بالا تولید می کنند.

بنابراین، وابستگی درآمدهای دولت به نفت، امر مذموم و بدی است و بارها در سیاست های کلی ابلاغی هم اعلام شده که باید کاهش وابستگی درآمدهای دولت به نفت اتفاق بیفتد که این اتفاق رخ نداد ولی در تحریم ها، دولت مجبور شد یعنی به صورت اختیاری نبود که درآمدهای دولت از محل نفت کم شده.

 

*آقای روحانی در زمان انتخابات ریاست جمهوریف وعده هایی به مردم داده و رای آوردند. در ماه های قبل، آقای روحانی اعلام کرد که وعده هایی که داده برای شرایط بدون تحریم بوده ولی الان وارد جنگ اقتصادی شده ایم...

 

-هر سیاستمدار و هر تیم اقتصادی یا تیم اقتصادی دولت، چند سناریو دارد. اصلاً سیاست های کلی اقتصاد مقاومتی، همزمان با دولت اول آقای روحانی در بهمن سال 1392 ابلاغ شد. 

محوریت اقتصاد مقاومتی، کاهش آسیب پذیری های اقتصاد ایران بود و طبیعتاً در آینده هم، ممکن است تحولات مختلفی در اقتصاد اتفاق بیفتد. 

البته بهبود فضای کسب و کار که ربطی به آمریکا نداشت. اصلاح نظام بانکی، اصلاح نظام بیمه ای و اصلاح نظام یارانه ای و اصلاح نظام مالیاتی، بهبود فضای کسب و کار، ریشه کنی فساد، مقابله با قاچاق و متنوع کردن صادرات غیر نفتی، ربطی به تحریم ها ندارد. بخش عمده ای از مسائل اقتصاد ایران، در درون اقتصاد ایران است.

 

*ولی به هر حال، آقای روحانی انتظار داشت که سرمایه گذاری خارجی وارد کشور شود و شکوفایی اقتصادی اتفاق بیفتد.

 

-ما نمی توانیم فقط با محوریت سرمایه گذاری خارجی، به این هدف برسیم. من می خواهم بگویم که اگر با این فضای کسب و کار، سرمایه گذار خارجی هم به ایران بیاید، تحولی رخ نمی دهد.

هر کشوری که خواسته سرمایه گذار خارجی و حتی سرمایه گذار داخلی را ترغیب کند، اولین کاری که انجام داده، این بوده که فضای کسب و کار را بهبود بخشیده، رقابت پدذیری را بهبود داده، با فساد و رانت مقابله کرده و امنیت اقتصادی را تقویت کرده است.

حتی اگر در شرایط کنونی، تحریم ها برداشته شود با این وضعیت فضای کسب و کار، با این وضعیت نامناسب امنیت اقتصادی، با این میزان از ادراک فساد، نا اطمینانی ها و با این درجه از رقابت پذیری پایین، سرمایه گذار خارجی هم بیاید، صرفاً برای کسب منافع خودش می آید و نه برای انتقال تکنولوژی به کشور ما و نه برای ماندگاری در کشور.

 

*اگر با همین وضع موجود، سرمایه گذار خارجی به کشور ما بیاید فقط برای کوتاه مدت خواهد آمد و به فکر کوتاه مدت خواهد بود؟

 

-بله. با این مسائل و چالش های درونی اقتصاد ایران، سرمایه گذار خارجی با دید و نگرش بلند مدت نخواهد آمد. به همین دلیل است که من می گویم بخش عمده ای از مسائل اقتصاد ایران، درونی است و باید در داخل اقتصاد حل شود.

اتفاقاً اولین شعار دولت آقای روحانی، بهبود فضای کسب و کار بود. الان بیش از 7 سال از دولت های اول و دوم روحانی می گذرد ولی فضای کسب و کار ما، تفاوت محسوسی یا قابل توجهی نسبت به اوایل دولت اول آقای روحانی ندارد.

همچنین کنترل نقدینگی و کنترل تورم، هیچکدام ربطی به مسائل بین المللی ندارند. من نمی خواهم بگویم که تحریم ها  مسائل بین المللی، در اقتصاد تاثیر ندارد ولی من می خواهم بگویم سهم مسائل بین المللی، شاید سهم قابل توجهی در مسائل اقتصادی ما نیست.

 

*در سال 1398 بود که آقای روحانی گفت وعده هایی که در زمان انتخابات داده مربوط به زمان صلح بوده ولی الان جنگ اقتصادی علیه ایران شروع شده. با این حال آقای روحانی در مرداد 1399 گفت که گشایش اقتصادی ایجاد می کند و در حوزه معیشت مردم گشایش ایجاد می کند.

چه اتفاقی افتاده که در این یک سال آخر، دولت به فکر گشایش اقتصادی افتاده است؟

 

-بحث گشایش اقتصادی نبود. در ادبیات اقتصادی، گشایش اقتصادی مفهوم دارد. گشایش اقتصادی به صورت یک شبه اتفاق نمی افتد. گشایش اقتصادی، نیازمند اصلاحات ساختاری و نهادی است.

اساساً دولت نباید مفهوم گشایش اقتصادی را مطرح می کرد. دولت، برای رفع نیازمندی های مالی خودش و رفع تنگنای منابع مالی، عملاً به دنبال این بود که نفت را پیش فروش کند.

دولت می خواست نفت را بفروشد و مردم، نفت را خریداری کنند. دو سال بعد یا سه سال بعد هم، در زمان سررسید اوراق، یا تحریم برداشته می شد و می توانستیم نفت صادر کنیم و این اوراق تبدیل به پول می شد یا این که دولت مجبور بود از ذخایر ارزی خودش، این طلب مردم را پرداخت کند.

اسم این کار، دیگر گشایش اقتصادی نیست. دولت باید می گفت من می خواهم برای رفع تنگنای منابع مالی خودم، نفتی را که الان نمی توانم به خارج از مرزها بفروشم، آن را در داخل کشور به صورت اوراق، به مردم پیش فروش می کنم و در زمان سررسید، پول آن پرداخت خواهد شد.

 

*آیا دولت مطمئن است که تحریم برداشته می شود و می خواهد نفت را پیش فروش کند؟

 

-این دیگر احتمال است. دولت می گفت در دو، سه سال آینده که سررسید این اوراق فرامی رسد، یا تحریم ها حل شده که ان موقع شرکت ملی نفت ایران، نفت را می فروشد و معادل ان را به دارندگان اوراق سلف نفتی پرداخت می کند و اگر هم تحریم ها برداشته نشود، بانک مرکزی یا صندوق توسعه ملی مجبور است که از ذخایر ارزی، طلب طلبکاران را بدهد.

 

*بعد از چند هفته که آقای روحانی بحث گشایش اقتصادی را مطرح کرد و ایشان بعداً اصلاح اوراق سلف نفتی را هم به کار برد ولی گفت این طرح باید در شورای سران قوا بررسی و تصویب شود. این صحبت آقای روحانی در اواسط ماه مرداد مطرح شد ولی آقای جهانگیری معاون اول رئیس جمهور در این هفته اعلام کرد که به خاطر ناهماهنگی ها، طرح اوراق سلف نفتی از دستور کار کنار گذاشته شد.

در مجموع بیش از یک ماه، کشور درگیر این مضووع شد و بعد معاون اول رئیس جمهور بگوید این طرح از دستور کار خارج شده، آیا چنین حرکتی می تواند وضعیت خوبی را برای کشور رقم بزند یا نه؟

 

-مجدداً اشاره می کنم هر طرحی که یک شبه، بدون تامل، بدون پاسخ دادن به سوالات اساسی، مطرح شود یک شبه هم حذف می شود. من با فروش نفت، مشکلی نداشتم. در همین مدت یک ماهه، سوالی که برای من پیش آمده بود، این بود که ما می خواهیم این نفت را برای چه هدفی بفروشیم.

یک زمان هست که مثلا من می خواهم پیش فروش نفت کنم ولی با درآمد آن، برای توسعه زیرساخت ها استفاده کنم، این کار اِشکال ندارد. 

 

*دولت در حد 200 هزار میلیارد تومان برای سال 1399 کسری بودجه دارد. 

 

-من می گویم که ما برای تامین کسری بودجه، درآمدهای جایگزین بهتری نسبت به پیش فروش نفت داریم مثل اصلاح نظام مالیاتی. ما به راحتی با مالیات بر ثروت، مالیات بر مجموع درآمد و مالیات بر عایدی سرمایه می توانیم بخشی از این چالش ها را برطرف کنیم.

 

*بیش از 7 سال از دولت آقای روحانی گذشته است. اگر دولت می خواست به موقع مالیات بگیرد در این 7 سال، همین کار را انجام می داد.

 

-خُب الان دولت، این کار را شروع کند و مالیات بگیرد. گرفتن مالیات کاری ندارد. اگر دولت و مجلس عزم کنند مالیات بر ثروت را می توانند به راحتی شروع کنند. چون بانک اطلاعات، الان تقریباً شفاف است و می توانند این طرح را اجرا کنند.

گرفتن مالیات، عزم می خواهد. عزم دو قوه را می خواهد . مطالعات این کار انجام شده و به راحتی می توانند مالیات بر ثروت را اجرایی کنند. به راحتی می تواند مالیات بر عایدی سرمایه را اجرایی کنند. به راحتی می توانند مالیات بر مجموع درآمد خانوار را اجرایی کنند.

مولّد سازی درآمدهای دولت، یک بحث است. الان که در بازار سرمایه پُر رونق شده، دولت می تواند اموال مازاد فراوان خودش را در این بازار بفروشد و شرکت های دولتی را عرضه کند. بنابراین، به مراتب راهکارهای جایگزین بهتری در مقایسه با فروش  پیش فروش نفت وجود داشته و دارد.

 

*این که کشور یک ماه درگیر بحث اوراق سلف نفتی شد و بعد آقای جهانگیری می گوید که این طرح از دستور کار کنار گذاشته شد، آیا خوب است که چنین وضعی پیش بیاید و بعد این طرح کنار گذاشته شود و آیا تبعات منفی ندارد و آسیب نمی زند؟

 

-یکی از تبعات منفی آن، این است که یک ماه، رسانه ها و مردم، دنبال این بودند که ببینند این گشایش چیست و آخرش هم دیدند هیچ اتفاقی نمی افتد. به طور طبیعی، چنین وضعی می تواند اعتماد مردم و اعتماد زایی را کاهش بدهد.

طبیعتا، چنین وضعی می تواند عدم هماهنگی را در بین مدیریت اقتصادی به رخ بکشد. بر این اساس، طرح هایی که بدون اجماع سیاسی و بدون اجماع نخبگانی مطرح شوند، اقناع سازی صورت نگیرد و یک شبه مطرح شوند، یک شبه هم حذف می شوند. در این وسط، یک ماه کشور با ادبیات اقتصادی، سرگرم می شود و این وضع، اعتماد را کاهش می دهد و می تواند نقش تخریبی بر اعتماد مردم داشته باشد. 

 

*آقای جهانگیری گفت قرار بود 140 هزار میلیارد تومان از طریق اوراق سلف نفتی تامین کنیم. فکر می کنید از طریق شورای سران قوا، دولت واقعاً می توانست سریع مجوز بگیرد و سریع هم پول جمع کند؟

 

-هر طرحی که از این دست مطرح می شود، پیش زمینه دارد. اگر مراحل آن، طی شود یعنی اجماع سیاسی و اجماع نخبگان انجام شود و اقناع سازی صورت بگیرد، ایراد ندارد.

می خواهم بگویم این موضوع پیش فروش نفت، در بین کارشناسان و بین نخبگان سیاسی و نخبگان اقتصادی، طرح نشده بود و اجماع نظر ایجاد نشده بود. ایده ای بود که مطرح شد و به نظر من، بیش از اندازه به این ایده، بها داده شد و فکر کنم در چارچوب شورای سران قوا، هماهنگی ها انجام نشد و حتی برکلیات طرح، توافق نشد.

وقتی که یک طرح، یک دفعه و یک شبه مطرح می شود و فرآیند آن هم طی نمی شود، به طور طبیعی درباره آن اجماع ایجاد نمی شود. در نتیجه چنین طرحی حذف می شود و با همان سرعت که این ایده مطرح شد، با همان سرعت این ایده حذف شد.

 

*آقای جهانگیری دوشنبه این هفته گفت که طرح اوراق سلف نفتی از دستور کار خارج شد ولی یک روز بعد یعنی در روز سه شنبه هفته جاری، آقای ربیعی سخنگوی دولت گفت که طرح اوراق سلف نفتی از دستور کار خارج نشده و جزو طرح های دولت محسوب می شود که پیگیر آن است.

به هر حال، دو مقام ارشد دولت، درباره یک موضوع واحد، دو نظر دارند و یک مقام می گوید از دستور کار خارج شد و یک مقام دیگر می گوید همچنان در دستور کار دولت است. شما این وضع را چگونه ارزیابی می کنید؟

 

-از دید من، مفهومش این است که در درون دولت، هنوز هماهنگی وجود ندارد. بحث بعدی این است که اِشکال ندارد که پرونده این طرح باز باشد و بحث های مختلف درباره آن مطرح شود.

با این حال، هر گونه طرحی که می خواهد اجرا شود باید مطالعات آن انجام شود و پیش زمینه ها، ضرورت ها، الزامات و طرح های جایگزین، مطرح شود. چون این اقدامات انجام نشده و در محافل سیاسی و اقتصادی درباره آن بحث نشده، این طرح هنوز ناپخته است.

این طرح، نیاز به پختگی دارد و باید به سوالات بنیادین مربوط به آن پاسخ داده شود. ممکن است در آینده از این نوع طرح ها مطرح شوند و در مورد این طرح هم می توان گفت، حتی ممکن است در آینده ضرورت ایجاد کند که درباره این طرح اجماع نظر به وجود بیاید ولی اینگونه طرح ها که با عجله و با سرعت، مطرح می شوند ولی چون پیش زمینه ها، پختگی ها، مطالعات و الزامات صورت نگرفته است، به نتیجه هم نمی رسند.

بنابراین، ما به جای پیش فروش نفت برای پوشش کسری بودجه، راهکارهای دیگری داریم و می توانند از آن راهکارها برای حل این نوع مشکلات بودجه ای استفاده کنیم.

 

منبع : 55آنلاین
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه