ارسال به دیگران پرینت

مشکلات رانندگان تاکسی در روزهای کرونایی

طرح فاصله‌گذاری اجتماعی اگر برای راننده‌های تاکسی آب نداشت، لااقل برای مسافربرهای شخصی‌ها نان داشت!

مشکلات رانندگان تاکسی در روزهای کرونایی

«صدای «آزادی»، «آزادی» گفتنش یک لحظه هم قطع نمی‌شود.

ساعت از ۱۲ ظهر گذشته اما دخلش به ۵ هزار تومان هم نرسیده. ۷ ساعت قبل، راهش را از میدان آزادی به ابتدای میدان ونک کج کرده تا بلکه در این کسادی بازار مسافر، خارج از محدوده مرکزی شهر، چند نفر را سوار کند.

هر از گاهی ماسک کهنه چرک آلودش را از روی بینی‌اش به زیر چانه‌اش هل می‌دهد و کمی بعدتر با همان صدای گرفته، داد زدن‌هایش را از نو سر می‌گیرد، کافی است از دور یک نفر عابر، ناخواسته مسیرش را به سمت او تغییر دهد، دستکش‌های لاتکس زهوار در رفته‌اش را با نوک انگشتانش محکم می‌کند و طوری که به‌ نظر برسد حواسش به بهداشت سر و صورتش جمع است، تا نزدیکی‌های مسافر نشان‌کرده، قدم‌زنان سوت می‌زند. اما همین که مسافر مسیرش را به سمت یک پژوی ۲۰۶ خاکستری رنگ تغییر می‌دهد و از روی تلفن همراهش، پلاک تاکسی اینترنتی را چک می‌کند، دادش بلند می‌شود و طوری که همه بشنوند، شروع می‌کند به بد و بیراه گفتن! آن قدر عصبانی و کلافه می‌شود که حتی صدای دور و برش را که می‌پرسند: «آزادی؟» نمی‌شنود.

خودش می‌گوید از اواسط بهمن کارش همین شده، یک‌ماه که مردم در خانه‌هایشان کز کرده بودند و حالا هم که چند وقتی است سرو کله مسافران پیدا شده، کسی گوشش به مشکلات آنها بدهکار نیست! مسافران ترجیح می‌دهند با نرخ‌های پایین، بی‌‌ حرف پیش، عقب تاکسی بنشینند و ترس سوار شدن حتی یک نفر دیگر را هم به‌ جان نخرند، کافی است درخواست‌شان را اینترنتی ثبت کنند و بعد با چند هزار تومان ناقابل به مقصدشان برسند. نه راننده‌ای برایشان ناز می‌کند و نه قرار است دلهره کم و زیاد شدن کرایه‌ها را تحمل کنند. ساعت‌های پیک که گذشت، بهشت مسافران تازه رخ نشان می‌دهد. کرایه‌ای که قبل از کرونا، به ۴۰ هزار تومان رسیده بود، حالا به ۱۲ هزار تومان کاهش یافته، راننده‌ها برای سوار کردن مسافران سرو دست می‌شکنند اما وضعیت راننده‌های تاکسی‌های خطی و گردشی فرق می‌کند. خطی‌ها که نمی‌توانند خطشان را ترک کنند و گردشی‌ها هم برایشان نمی‌صرفد با این نرخ‌ها، مسافری را از شرق به غرب برسانند.

اینها را کسی می‌گوید که از سال ۸۶ با یک پرایدی که حالا ۱۳ ساله شده، همچنان مسافرکشی می‌کند. از ساعت ۶ صبح تا ساعت یک بعدازظهر فقط یک مسافر دربستی به تورش افتاده، از میدان سپاه تا شهرک غرب، ۲۰ هزار تومان دستش را گرفته و قسم می‌خورد که تا الان هیچ درآمد دیگری نداشته است. نه این که کم‌کاری کرده باشد که هیچ مسافری این دور و برها پر نمی‌زند، برای پنجمین بار میدان هفت تیر را دور می‌زند تا بلکه یک نفر مسیرش به ‌سمت سید‌خندان بیفتد، اما هر بار تا آمده روی ترمز بزند، یک پلاک شهرستان، جلویش پیچیده و بعد هم مسافر را روی هوا قاپیده است. «معتمدی» دل پری از پلاک‌ شخصی‌ها دارد. می‌گوید در این مدت حتی یک ۱۰۰تومانی هم روی کرایه‌ها نکشیده نه این که نخواهد، بازرس تاکسیرانی بفهمد، کارشان ساخته است. برایش فرقی نمی‌کند، مسافر داشته باشی یا نه! کنار خیابان جلوی چشم مسافرانت جوری سؤال و جوابت می‌کند که دیگر روی سر بلند کردن پیدا نمی‌کنی. مسافرانت از سه نفر به چهار نفر برسند که دیگر حسابت با کرام‌الکاتبین است. می‌گویند فاصله اجتماعی را رعایت کنید، ما هم اطاعت کرده‌ایم، اما این ضرر چرا باید از جیب من راننده پرداخت شود؟ مسافران همیشه گلایه می‌کنند که تاکسی‌ها قیمت را بالا برده‌اند یا پنهانی ۴ مسافر می‌زنند اما این کار مسافربرهای شخصی و پلاک‌های شهرستان است. هرکس یک آپ وصل کرده و وسط خیابان مسافر جابه‌جا می‌کند، نه جریمه‌اش می‌کنند و نه کسی حریفش می‌شود اما تخلفات‌شان پای ما تاکسی‌ها نوشته می‌شود.

روزی ۱۵ هزار تومان خرج خرید ماسک و دستکش

ما روزانه حدود ۱۵ هزار تومان هم خرج خرید ماسک و دستکش و ژل‌های بهداشتی می‌کنیم. سازمان شاید در چند مرحله آن‌ هم به تعداد کمتر از ۵۰۰ نفر، وسایل بهداشتی داده است.حالا ببینید با وجود ۸۰ هزار راننده چه عددی می‌شود؟

این حرف‌ها را آقای خسروی می‌زند، راننده کارکشته خیابان‌های تهران: «به جرأت درآمدمان ۸۰ درصد کاهش یافته، کار ما عملاً خوابیده، قبل از کرونا روزانه میانگین ۱۸۰ هزار تومان درآمد داشتم، حالا زور بزند به ۳۰-۴۰ هزار تومان می‌رسد. خیلی از مسافت‌ها را خالی طی می‌کنم. یک آپ نصب کرده‌ام، از صبح که روشن کرده‌ام، فقط یک سرویس آن‌ هم ۲۶ هزار تومن به تورم خورده است، خب ۱۶ و نیم درصد را که باید به‌عنوان کمیسیون به شرکت بدهم، ببینید برایم با این هزینه بنزین و استهلاک چه می‌ماند. یک سرویس که کلاً ۷ هزار تومان بود که حساب کردم ۴تومان برایم می‌ماند، از خیرش گذشتم. همین پریشب با ۴۰هزار تومان از پرند مسافر زدم برای تهران، برای سرویس برگشت، یک ساعت معطل ماندم. در نهایت هم خالی به خانه برگشتم. بعضی‌ها فکر می‌کنند مسافر کم شده، اما من می‌گویم، تاکسی زیاد شده! ساعت‌های غیر پیک که نرخ‌ها فاجعه است، ۱۲ هزار تومان از غرب تهران تا شرق. آیا با این نرخ بنزین به صرفه است؟»

حرف‌های او شبیه گلایه‌های خانم پیرمرادی است. ساعت‌ها می‌شود که برای یک مسافر دربستی، تقاطع خیابان سمیه - طالقانی داخل ماشین نشسته، می‌گوید کرایه‌ها تازه از اول خرداد زیاد می‌شود اما در همین مدت همه کالاها تا ۴۰ درصد افزایش قیمت داشته:‌ «خود من هفته پیش برای ویزیت دکتر ۴۰ هزار تومان دادم، این هفته که به اجبار مراجعه کردم، از من ۵۰ هزار تومان گرفت، می‌گفتند تعرفه‌ها بالا رفته، خب من راننده تاکسی خونم از بقیه رنگین‌تر است؟! مگر چند نفر از ما شغل دوم داریم یا حقوق بازنشستگی می‌گیریم. در این مدت حتی یک بسته کمک معیشتی هم به ما ندادند. می‌گفتند به راننده‌هایی که کرونا گرفته‌اند، یکسری بسته تعلق گرفته که از آن هم خبر ندارم. امیدمان به همین بیمه بیکاری بود که قولش را داده بودند، شهردار چند وقت پیش نامه‌ای به دولت زد، قرار بود همه راننده‌ها وجهی را به خاطر از کار افتادگی دریافت کنند، فعلاً که خبری نیست. ظاهراً تأمین اجتماعی می‌گوید شامل افرادی که بیمه هستند، می‌شود. مگر چند نفر ما توانایی بیمه کردن خودمان را داریم. دولت چند سالی می‌شود که راننده‌ها را بیمه نمی‌کند. یکسری‌ها که از قدیم بیمه کرده بودند ماهی ۲۸۰هزار تومان می‌دهند، بقیه هم ماهانه ۶۲۰ هزار تومان!» آقای صمدی هم می‌گوید در این شرایط چند روزی از خجالت زن و بچه‌اش به خانه نرفته، دو فرزند دانشجو دارد و مستأجر پدرش است. ماهانه باید یک و نیم میلیون تومان قسط خودرواش را بدهد، ۳ ماه است که اقساطش عقب افتاده. وام را به‌عنوان «وام اشتغال به کار» گرفته، حالا که کار نیست تکلیفش چه می‌شود؟

او هم دل پری از بیمه راننده‌ها دارد. می‌گوید از اواسط بهمن تقریباً تعداد مسافرانش ته کشیده. حالا درآمدش روزی به ۲۰هزار تومان هم نمی‌رسد. درآمد دیگری هم ندارد. همکارانش هم در پرداخت اقساط نوسازی تاکسی‌ها مانده‌اند، حالا قیمت یک پژو پارس به ۱۷۰ میلیون تومان رسیده و برای آنها ۹۰ میلیون تومان آب خورده است که جز ۲۰ میلیون تومان نقد، مابقی را با کارمزد ۱۶ درصد پرداخت می‌کنند. اکثر آنها با همین یک میلیون تومان و پول یارانه‌ها زندگی‌شان را می‌گذرانند، هزینه نگهداشت ماشین و قطعات خودرو امانشان را بریده، لوازم جلوبندی پراید که قبل از عید ۱۰۰ هزار تومان بوده، حالا به ۲۰۰ هزار تومان رسیده و هر روز هم بیشتر می‌شود. او هم از دست راننده‌های شهرستانی کلافه است. پلیس ابلاغیه داده که نباید مسافرکشی کنند، اما مگر کسی می‌تواند جلوی آنها را بگیرد، برای خودشان در هر گوشه‌ای از تهران پاتوق درست کرده‌اند و شب‌ها در همان ماشین می‌خوابند. مثلاً یکی از قومیت‌ها  در میدان امام حسین و سمت پیروزی بیشتر دیده می‌شوند. خیلی از مسافران هم حالا با خودروی شخصی به سر کار می‌روند که همین باعث شده ترافیک باشد، اما مسافر نه! یعنی درآمد نیست اما هزینه استهلاک و تردد بیشتر شده.»

حذف سرویس‌های ثابت

خانم شکرایی، ۱۰ سال است که طول و عرض خیابان‌های تهران را متر می‌کند. قبل از کرونا، چند سرویس مدرسه می‌برده، اما از اول اسفند ماه کار و کاسبی‌اش حسابی خوابیده، مدرسه‌ها که تعطیل شد، پیمانکارها هم عقب کشیدند، قرار بود حقوق اسفند ماه را پرداخت کنند اما به جز تعدادی که فقط ۵۰ درصد حقوق‌ها را دادند، مابقی به بهانه مشکلات مالی از پرداخت حقوق‌ها سرباز زدند! این حال و روز آن تعداد از راننده‌هایی که قبل از کرونا سرویس‌های ثابت دانشگاه یا استخر و غیره داشتند هم هست. منبع درآمد آنها کاملاً قطع شده، اما کسی برایشان فکری نکرده است. برخی راننده‌ها از پیمانکارها شکایت کرده‌اند، اما هنوز به نتیجه‌ای نرسیده‌اند. دلشان از سازمان تاکسیرانی پر است: «پیمانکار ۲ درصد از هزینه سرویس مدرسه را به تاکسیرانی می‌دهد، هفته پیش با یکی از پیمانکاران جلسه داشتیم که ۵-۶ سرویس مدرسه را مدیریت می‌کرد، خودش قسم می‌خورد که از این ۲ درصد، رقم سنگینی به سازمان پرداخت کرده، شما ببینید چه حجم پولی رد و بدل می‌شود، اما حالا که باید از ما حمایت کنند، همه سکوت کرده‌اند. در حالی‌ که اکثر زنان راننده تاکسی سرپرست خانوار هستند و درآمد جایگزین ندارند و همین حالا هم با پول یارانه و همان یک میلیون تومان سر کرده‌اند، هنوز هم که معلوم نیست این سرویس‌ها کی کارشان را از سر می‌گیرند. ما التماس می‌کنیم تا با ما جلسه بگذارند اما می‌گویند به خاطر کرونا فعلاً نمی‌شود.»

از زمانی‌ که اجرای طرح‌های ترافیکی متوقف شده، حال و روز راننده‌های تاکسی هم فرق کرده است. خودشان می‌گویند برایشان نمی‌صرفد وارد محدوده مرکزی شوند، ترافیک وحشتناک و خیابان‌هایی که مملو از راننده‌های شخصی و خودروهای پلاک شهرستان است. طرح فاصله‌گذاری اجتماعی اگر برای راننده‌های تاکسی آب نداشت، لااقل برای مسافربرهای شخصی‌ها نان داشت!»

 

منبع : ايسنا
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه