ارسال به دیگران پرینت

مسئولان برای غربت ترخیص شد گان کرونا چاره‌ای بیاندیشند

سهیلا جلودارزاده بر این باور است که هر حادثه تلخ و هر بحرانی حاوی یک پیام مهم است. هرچند این پیام ممکن است، تلخ و دشوار باشد اما درک این پیام حایز اهمیت است. مهم‌ترین پیام کرونا خدمت رسانی و توجه به مردم و کنار گذاشتن فرصت‌طلبان از صحنه تصمیم‌گیری کشور است. امروز مردم ایران بیش از همیشه به مسئولانی نیاز دارند که دغدغه‌های آنها را درک می‌کنند و با مشکلات آنها صادقانه برخورد می‌کنند.

مسئولان برای غربت ترخیص شد گان کرونا چاره‌ای بیاندیشند

در گزیده ای با سهیلا جلودارزاده عضو شورای مرکزی خانه کارگر و نماینده مجلس شورای اسلامی، آمده است: یکی از مهم‌ترین اقشار جامعه که در بحران کرونا با چالش‌های جدی در زندگی خود مواجه شدند، کارگران بودند که بیشتر در معرض خطر ابتلا به این بیماری قرار داشتند.

از سوی دیگر محل زندگی غیربهداشتی و نداشتن امکانات کافی مزید برعلت می‌شد تا میزان تلفات در بین کارگران بیش از دیگر اقشار جامعه باشد.

اغلب مناطق کارگرنشین در کوچه‌های تنگ و با تراکم جمعیتی زیاد قرار دارد که زمینه را برای شیوع بیماری‌های واگیردار مانند کرونا مهیا می‌کند.

این در حالی است که فشار اقتصادی به این قشر از جامعه اجازه نمی‌داد در قرنطینه حضور داشته باشند و اغلب کارگران برای تأمین مایحتاج زنگی مجبور به شکستن قرنطینه و خروج از منزل می‌شدند.

خانم جلودارزاده معتقد است: بحران کرونا یک امتحان بزرگ برای جامعه و مسئولان بود. به همین دلیل باید از فرصت کرونا برای تقویت این رویکرد استفاده کرد. در ادامه ماحصل این گفت‌وگو را می‌خوانید.

بحران کرونا سنگ محک جدّی برای مدیریت بحران در ایران بود. به‌نظر شما مهم‌ترین ضعف‌های مدیریت بحران کرونا در ایران چه بود؟

این بحران به‌دلیل چند وجهی‌بودن، پیامدهای مختلفی برای جامعه ایران و دیگر جوامع به همراه داشت. اگر با نگاه سیاسی به این بحران توجه کنیم شاید بتوان عملکرد مسئولان را در این بحران قابل قبول ارزیابی کرد اما در واقعیت اتفاق دیگری رخ داده است.

اگر واقع‌بینانه به این بحران و پیامدهای آن توجه کنیم باید این نکته را عنوان کنیم که آنچه در شأن مردم ایران و نظام جمهوری اسلامی بوده، رعایت نشده است.

بدون شک بزرگترین ضعف در مدیریت بحران کرونا در ابتدای شیوع این ویروس بود که اجازه دادیم در همه مناطق کشور شیوع پیدا کند.

در حالی که با قرنطینه کردن کانون‌های بحرانی مانند قم و گیلان می‌توانستیم مانع از شیوع این بیماری به سراسر کشور شویم و آسیب کمتری از این بیماری ببینیم.

با وجود این، با ایثارگری و فداکاری کادر درمانی و مدیریت وزارت بهداشت ما موفق شدیم این بیماری را کنترل کنیم و به یک مدیریت نسبی از این بیماری دست پیدا کنیم. نکته قابل تأمل اینکه مبتلایان به این بیماری در صورت بهبودی به منزل فرستاده می‌شوند.

واقعیت این است که این افراد پس از ترخیص از بیمارستان در یک غربت وحشتناک به سر می‌برند و با آینده‌ای نامعلوم مواجه هستند. همه کسانی که به واسطه مبتلا شدن به این بیماری به بیمارستان‌ها مراجعه می‌کنند در وضعیت نامطلوبی به سر می‌برند.

این در حالی است که برخی عنوان می‌کنند این ویروس جهش پیدا کرده است. واقعیت این است که ویروس کرونا جهش پیدا نکرده، بلکه عملکرد مسئولان در راستای فرستادن بیماران به منزل تغییر کرده است. این احتمال وجود دارد که بیمارانی که به منزل منتقل می‌شوند به‌عنوان ناقل عمل کنند و افراد دیگر را نیز مبتلا کنند.

به‌عنوان مثال کسی که بر اثر ویروس کرونا فوت کرده سبب مبتلا شدن بسیاری از نزدیکان خود شده و در شرایط کنونی بسیاری از افراد خانواده متوفی به این بیماری مبتلا شده‌اند. به همین دلیل مسئولان باید برای ترخیص شدگان از بیمارستان چاره‌ای بیندیشند.

شما عضو خانه کارگر هستید و از نزدیک با وضعیت کارگران در بحران کرونا آشنا هستید. واقعیت زندگی کارگران و طبقه ضعیف جامعه در دوران کرونا چه بود؟

خانواده کارگری به‌دلیل نوع تغذیه‌ای که دارد در بحران کرونا آسیب جدی دید. در واقع خانواده کارگران به‌دلیل فقدان امکانات بهداشتی کافی بیشتر در معرض بیماری کرونا هستند. کرونا یک مقوله بهداشتی است و تراکم جمعیتی در مناطق کارگرنشین به همراه مراکز خرید پرجمعیت و کوچه‌های باریک سبب شیوع بیشتر این بیماری می‌شود. در همه کشورهای جهان نیز این اتفاق درباره کارگران رخ داده و تنها مختص به ایران نیست. بدون شک اغلب فوتی‌های بیماری کرونا در آمریکا از طبقه کارگر بوده و کمتر از قشر مرفه جامعه آمریکا بوده‌اند. این وضعیت درباره دیگر کشورهای درگیر با این بیماری نیز وجود داشته است. دسترسی کمتر به امکانات، مقاومت کمتر نسبت به بیماری‌ها به همراه محیط‌های زندگی غیربهداشتی زمینه ابتلای بیشتر کارگران به بیماری کرونا را فراهم کرده است. بنده از نزدیک با خانواده‌هایی مواجه می‌شوم که فرزندان آنها به‌دلیل محیط زندگی غیربهداشتی به کرونا مبتلا شده‌اند و متأسفانه جان خود را از دست داده‌اند. اغلب این خانواده‌ها به جز دغدغه‌های بهداشتی برای مبتلا نشدن به بیماری با تألمات روحی ناشی از ازدست دادن عزیزان خود نیز مواجه هستند. طبقات ضعیف جامعه به‌دلیل اینکه عاطفی‌تر هستند، فرد مبتلا به بیماری را تنها نمی‌گذارند و به همین دلیل در معرض ابتلا قرار می‌گیرند. البته در این زمینه آموزش‌های کافی داده شده اما نمی‌توان به راحتی از کنار ملاحظات فرهنگی و عاطفی عبور کرد. در زمینه اقتصادی نیز اقشار پایین جامعه با چالش‌های جدّی در زندگی خود در دوران کرونا مواجه هستند و به همین دلیل آسیب بیشتری از این بیماری دیدند. بدون شک اگر اشتغال مناسب برای افراد خانواده فراهم نشود و اعضای خانواده‌ها نتوانند به یک ثبات اقتصادی دست پیدا کنند، آسیب‌های بیماری کرونا روی طبقه ضعیف جامعه بیشتر خواهد شد. همه این عوامل دست به دست هم می‌دهد که برخی از خانواده‌های کارگری نتوانند قرنطینه را رعایت کنند و به همین دلیل میزان ابتلا به بیماری کرونا در بین اقشار ضعیف جامعه و کارگران بیشتر بوده است.

آیا هیچ‌راهی برای در قرنطینه نگه داشتن اعضای خانواده‌های کارگری وجود نداشت؟ آیا مسئولان در این زمینه تلاش کافی انجام دادند؟

اغلب کسانی که قرنطینه را رعایت نمی‌کردند روزمرد بودند و مجبور بودند برای تامین معاش خانواده از محیط منزل بیرون بروند. برخی از بنگاه‌های کوچک و متوسط نیز چشم امید به بازار عید داشتند که با شیوع ویروس کرونا تمام برنامه‌ریزی‌های آنها بی‌نتیجه ماند و از نظر اقتصادی عید مطلوبی را پشت سر نگذاشتند. برای مثال رستوران‌ها و غذاخوری‌ها به‌دلیل از دست دادن مشتری مجبور شدند تعداد پرسنل خود را به میزان زیادی کاهش دهند و بسیاری از کارگران رستوران‌ها در شرایط کنونی بیکار هستند. کارگران بیکار شده نیز با چالش‌های جدّی برای گذران زندگی خود مواجه هستند و به همین دلیل مجبور هستند به کارهای فردی روی بیاورند. این در حالی است که در شرایط نامطلوب اقتصادی جامعه ما مشاغل فردی نیز نتایج مطلوب به بار نمی‌آورد و این افراد با مشکلات جدی در گذران زندگی خود مواجه هستند.

در دوران پساکرونا این وضعیت به حالت قبل باز می‌گردد یا فکر می‌کنید مشکلات کارگران و طبقه ضعیف جامعه بیشتر از گذشته خواهد شد؟

بازگشت شرایط اقتصادی به روال گذشته بسیار سخت و دشوار خواهد بود. این نکته را نیز در نظربگیرید که تا قبل از شیوع ویروس کرونا اقشار ضعیف جامعه در وضعیت مطلوبی قرار نداشتند که بازگشت به گذشته امر مطلوبی تلقی شود. تا قبل از شیوع ویروس کرونا اقشار ضعیف جامعه و کارگران با مشکلات جدّی معیشتی مواجه بودند. در نتیجه نمی‌توان به دوران پساکرونا خوشبین بود. به هر حال کرونا هزینه‌های زیادی به اقتصاد کشور تحمیل کرده است و با این شرایط بهبود وضعیت اقتصادی مردم دشوار به‌نظر می‌رسد. در شرایط کنونی قدرت خرید مردم و به‌خصوص اقشار ضعیف جامعه پایین آمده و بسیاری از بنگاه‌های اقتصادی با مشکلات جدّی برای ادامه حیات خود مواجه هستند. به‌عنوان مثال بسیاری از کارگاه‌های تولید پوشاک در دوران کرونا براساس درخواست دولت به تولید لباس‌های پزشکی و کادر درمانی و ماسک پرداختند. این در حالی است که پس از پایان کرونا سرنوشت تولیدات این کارگاه‌ها نامعلوم خواهد بود و نه دولت این محصولات را از آنها می‌خرد و نه امکان صادرات برای آنها مهیاست. در نتیجه حتی کسانی که برای ملزومات شرایط فعلی تلاش کردند هم با چالش‌های جدّی مواجه هستند.

کرونا چه پیامدهای سیاسی روی ساختارهای تصمیم‌گیر جامعه گذاشت؟

بحران کرونا از بسیاری از جهات مانند سیل و زلزله و دیگر بلایای طبیعی است. قربانیان این حوادث نیز مردم هستند. در برخی مقاطع یک دولت براساس سیستم و برنامه‌ریزی‌هایی که انجام داده منابع کشور را هزینه می‌کند. این در حالی است که در برخی مقاطع دیگر چنین شرایطی وجود ندارد و نیازهای جامعه مانند نوزادی که گریه می‌کند و دست و پا می‌زند اعضای خانواده را مجبور می‌کند که نیازهای وی را مرتفع کنند. به‌نظر می‌رسد جامعه ما نیز در چنین وضعیتی قرار گرفته است. بحران کرونا به‌اندازه‌ای بزرگ و تأثیرگذار بود که همه توجه مسئولان جامعه را به خود معطوف کرده است. بنده معتقدم شرایط موجود را باید برای اصلاح ساختارها غنمیت شمرد و تلاش کرد ساختارها را اصلاح کرد.  در شرایط کنونی قضاوت درباره عملکرد دولت تحت تأثیر دو رویکرد متفاوت است. رویکرد نخست بخش‌هایی از جامعه مانند کادر درمانی هستند که به‌صورت شبانه‌روزی تلاش می‌کنند تا آسیب کمتری به مردم برسد و در این زمینه ایثار و فداکاری زیادی از خود نشان می‌دهند. از سوی دیگر برخی از موقعیت کنونی سوء استفاده می‌کنند و با فرصت‌طلبی منافع شخصی و باندی خود را جست‌وجو می‌کنند. این فرصت‌طلبان همواره وجود داشته و در آینده نیز وجود خواهند داشت. بحران کرونا یک امتحان بزرگ برای جامعه و مسئولان بود. اینکه آیا همه ما پیام واقعی کرونا را درک کرده‌ایم یا خیر نیاز به زمان دارد. هر حادثه تلخ و هر بحرانی حاوی یک پیام مهم است. هرچند این پیام ممکن است تلخ و دشوار باشد اما درک این پیام حایز اهمیت است. مهم‌ترین پیام کرونا خدمت رسانی و توجه به مردم و کنار گذاشتن فرصت‌طلبان از صحنه تصمیم‌گیری کشور است. امروز مردم ایران بیش از همیشه به مسئولانی نیاز دارند که دغدغه‌های آنها را درک می‌کنند و با مشکلات آنها صادقانه برخورد می‌کنند. به همین دلیل باید از فرصت کرونا برای تقویت این رویکرد استفاده کرد

 

منبع : ایرنا
با دوستان خود به اشتراک بگذارید:
کپی شد

پیشنهاد ویژه

    دیدگاه تان را بنویسید

     

    دیدگاه

    توسعه